لامیه

معنی کلمه لامیه در لغت نامه دهخدا

( لامیة ) لامیة. [ می ی َ ] ( اِخ ) نام دیهی است به یمن. ( منتهی الارب ).
لامیة. [ می ی َ ] ( اِخ ) نام سال هشتم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه یا سال هشتم نزول قرآن به مکه ، در این سال سوره های سجده ، لقمان ، روم و عنکبوت که افتتاح هر چهار بالف لام میم است نازل شد.

معنی کلمه لامیه در فرهنگ عمید

قصیده ای که با قافیۀ لام باشد.

معنی کلمه لامیه در فرهنگ فارسی

نام سال هشتم بعثت رسول ( ع )

جملاتی از کاربرد کلمه لامیه

صاحب لامیه العجم نشنیدید فخر نماید که لا اخل بغزلان
اکنون بدان که خداوند تبارک و تعالی در این شب تقدیر تازه ای نمی فرماید. چه تقدیرات خداوندی قبل از خلق آسمان ها و زمین در ازل پدید آمده است. و مراد از آن چه گذشت، اظهار آن تقدیرات است. (از شرح لامیه العجم صفدی).