قیاس اقترانی

معنی کلمه قیاس اقترانی در لغت نامه دهخدا

قیاس اقترانی. [ س ِ اِ ت ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اقترانی آن بود که نتیجه و نقیض آن هیچکدام بالفعل در قیاس مذکور نبود و استثنائی آن بود که نتیجه یا نقیضش بالفعل در قیاس مذکور بود. و فرق است میان مذکور و موضوع بمعنی مسلم چه مذکورباشد که در معرض تسلمی و منع نباشد و آن چنان بود که جزو قولی بود، پس موضوع نبود اما هرچه در قیاس موضوع بود، لامحاله مذکور بود و بحسب قسمت صنفی هم دو قسم بود کامل و غیرکامل. کامل آن بود که بنفس خود بین بود، و غیر کامل آن بود که محتاج به بیانی بود. مثال قیاس اقترانی : هر انسانی حیوان است ، و هر حیوانی جسم است ، پس هر انسانی جسم است ، و این سخن و نقیضش بالفعل در قیاس مذکور نیست. و مثال قیاس استثنائی : اگر زید مینویسد، دستش می جنبد، ولیکن مینویسد، پس دستش می جنبد. و در این صورت نتیجه مذکور است چه عین تالی متصله است. و اگرچه موضوع نیست ، بل موضوع تمامی متصله است ، و همچنین ولیکن دستش نمی جنبد، پس نمی نویسد. و نقیض این سخن بالفعل مذکور است ، چه عین مقدم است. قیاس اقترانی سه نوع بود: از حملیات تنها، از شرطیات تنها یا از هر دو بهم. نوع دوم یا از متصلات تنها بود یا از منفصلات تنها یا از هر دو بهم. نوع سیم یا از حملی و متصلی بود یا از حملی و منفصلی ، پس جمله انواع قیاسات اقترانی نه نوع باشد و حملیات تنها بر جمله مقدم بود بحکم بساطت. ( اساس الاقتباس صص 189-190 ).

معنی کلمه قیاس اقترانی در فرهنگ فارسی

اقترانی آن بود که نتیجه و نقیض آن هیچکدام بالفعل در قیاس مذکور نبود و استثنائی آن بود که نتیجه یا نقیضش بالفعل در قیاس مذکور بود .

معنی کلمه قیاس اقترانی در دانشنامه آزاد فارسی

قیاس اِقْتِرانی
قیاسی که عین یا نقیض نتیجه بالفعل در مقدمه ذکر نشود، بلکه موضوع نتیجه در یک مقدمه و محمول نتیجه در مقدمۀ دیگر مذکور شود، چنان که در قیاس «سقراط انسان است/ هر انسانی فانی است/سقراط فانی است»، موضوع نتیجه (سقراط) در مقدمۀ اوّل و محمول نتیجه (فانی) در مقدمۀ دوم مذکور است. از مقدمه ای که موضوع نتیجه در آن مذکور است به اصغر یا حد اصغر، و از مقدمه ای که محمول نتیجه در آن ذکر می شود اکبر یا حد اکبر و از واژه ای که در هر دو مقدمه تکرار می شود (انسان)، اوسط یا حد اوسط، و یا حد وسط تعبیر می شود. قیاس اقترانی دو گونه است: ۱. حملی، قیاسی است که از قضایای حملی یا حملیه فراهم آید، مانند مثال بالا ( ← اشکال_اربعه)؛ ۲. شرطی، قیاسی است که از قضایای شرطی فراهم آید. مثل «اگر خورشید برآید، روز پدیدار می شود/و اگر روز پدیدار شود، هوا روشن می گردد (دو مقدمه)/پس: اگر خورشید برآید هوا روشن می گردد» (نتیجه).

معنی کلمه قیاس اقترانی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] قیاس اقترانی، به معنای قیاس فاقد مقدمه مشتمل بر عین یا نقیض نتیجه به نحو تام است.
قیاس بسیط، به قیاس اقترانی و قیاس استثنائی تقسیم می شود. قیاس اقترانی قیاسی است که در مقدمات آن نتیجه یا نقیض نتیجه بالفعل ذکر نشده باشد. به عبارت دیگر: قیاسی است که هر یک از دو مقدمه آن مشتمل بر یکی از دو طرف مطلوب باشد یعنی ماده مطلوب به طور پراکنده در مقدمات موجود است. در این صورت موضوع نتیجه، موضوع یا محمول یکی از دو مقدمه، و محمول آن، موضوع یا محمول مقدمه دیگر خواهد بود.
وجه تسمیه
این قیاس را به لحاظ این که حد اصغر، حد اوسط و حد اکبر آن با یک دیگر اقتران یافته اند، اقترانی نامیده اند. و یا به این جهت که قیاس اقترانی مشتمل است بر ادات جمع که همان واو وصله بین مقدمات است. و یا به این جهت که در این قیاس، هر یک از مقدمات، افاده معلومات مستقلی می کنند و به هیات معینی با یک دیگر برخورد کرده و اقتران حاصل نموده اند تا از آن ها معلوم تازه ای حادث شود.
اقسام قیاس اقترانی
قیاس اقترانی، به اقترانی حملی و شرطی تقسیم می گردد. پیش از بوعلی، قیاس اقترانی را منحصر به حملی می پنداشتند و قیاس شرطی را منحصر در قیاس استثنائی می دانستند، و بلکه استثنائی شرطی نیز می خواندند زیرا هنوز کسی به قیاس های اقترانی شرطی پی نبرده بود. ارسطو نیز در تعلیم اول به اقترانی حملی اکتفا کرده و به جز قیاس استثنائی، قیاس شرطی دیگری نیاورده بود. اما شیخ الرئیس قیاس را به اقترانی و استثنائی تقسیم کرد، و آنگاه قیاس اقترانی را به تقسیم دیگر، به حملی و شرطیِ صِرف، و مختلط از حملی و شرطی قسمت کرد.
مستندات مقاله
...

جملاتی از کاربرد کلمه قیاس اقترانی

ز ترتیب قیاس اقترانی نگردد کشف اسرار نهانی