قصبات
معنی کلمه قصبات در لغت نامه دهخدا

قصبات

معنی کلمه قصبات در لغت نامه دهخدا

قصبات. [ ق َ ص َ ] ( ع اِ ) ج ِ قصبة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به قصبة شود.
قصبات. [ ق َ ص َ ] ( اِخ ) شهری است به مغرب. ( منتهی الارب ). و در بلاد بربر واقع است. ( معجم البلدان ).
قصبات. [ ق َ ص َ ] ( اِخ ) دهی است به یمامه. ( منتهی الارب ). این ده به روزگار مسیلمه در صلح خالد درنیامد. ( معجم البلدان ).
قصباة. [ ق َ ص َ ] ( ع اِ ) یکی قَصَب. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). و الف آن زاید است. ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه قصبات در فرهنگ معین

(قَ صَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قصبه .

معنی کلمه قصبات در فرهنگ عمید

= قصبه

معنی کلمه قصبات در فرهنگ فارسی

جمع قصبه
( اسم ) جمع قصبه : و تمامی بندرگاههای خلیج پارس و قلاع و قصباتی که بر آن سمت است ...
دهی است بیمامه این ده بروزگار مسیلمه در صلح خالد درنیامد .

معنی کلمه قصبات در دانشنامه عمومی

قصبات ( به عربی: القصبات ) یک شهرداری در الجزایر است که در استان باتنه واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه قصبات

انرژی باد انرژی تجدیدپذیر بوده که می‌تواند سهم قابل ملاحظه‌ای را در حفظ محیط‌زیست و ساختار بیلانس انرژی یک کشور ایفا نماید. نخستین دستگاه تحقیقاتی انرژی بادی در منطقهٔ هوتل سفید قریهٔ شکیبان ولسوالی زنده‌جان ولایت هرات نصب و مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌است. افغانستان دارای هزاران تنگی، کوه و تپه‌اند که می‌توان از آن انرژی بادی استحصال گردد. فعلاً در زیاده ولایات و قصبات به ولتاژ پائین نصب گردیده‌است.
در بخش ایلخچی از قصبات معروف تبریز (شهری کنار دریاچه ارومیه) و همچنین شهر خامنه از توابع شبستر عده‌ای از طرفداران «فرقه اهل حق» سکونت دارند.