قدره
معنی کلمه قدره در دانشنامه اسلامی
معنی قَدْرِهِ: منزلتش (کلمه قدر به معنای منزلت است ، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامی بوده که به مقام و منزلت آن شب داشته ، و یا عنایتی که به عبادت متعبدین در آن شب داشته . بعضی دیگر گفتهاند : کلمه قدر به معنای ضیق و تنگی است ، و شب قدر را بدان ج...
معنی قَدَّرَهُ: آن را تقدیر کرد - آن را مقدّر ساخت - آن را دارای حدود واندازه کرد -برای آن اندازه قرار داد
معنی مَا قَدَرُواْ: نشناختند(در عبارت "مَا قَدَرُواْ ﭐللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ "نمیتوانند خدا را آن طور که حق اندازهگیری او است ، اندازه بگیرند ، تمثیلی است برای اینکه مردم آن طور که باید خدا را نمیشناسند )
ریشه کلمه:
قدر (۱۳۲ بار)ه (۳۵۷۶ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه قدره
جل قدره ظهور وحدت خویش کرده اندر مظاهر کم و بیش
زاعیان ظل سلطان زید قدره برگزیدت زان که دیدت بهر خود به از برادرهای اعیانی
آن قبله اتقیا آن قدره اصفیا آن در دام مرغ سابق آن در شام صبح صادق آن فانی خود باقی متقی ابراهیم ابن داود رقی رحمةالله علیه از اکابر علما و مشایخ بود و از قدماء طوایف و محترم و صاحب کرامات و کلماتی عالی داشت و او بزرگان شام بود و از اقران جنید و ابن جلا و عمری دراز یافت.
و قال ابن عباس: العرش لا یقدّر قدره احد.
ربنا جل قدره و علا آنکه از بدو فطرت اولی
علاء الملة اعلی الله قدره مهین سیدعلی آن ذات عالی
فأما الذی فوقی فأعرف قدره و أتبع فیه الحق و الحق لازم