قدت

معنی کلمه قدت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قَدَّتْ: پاره کرد (کلمه قد و همچنین قط به معنای پاره کردن است ، اما قد به معنای پاره کردن از طول است ولی قط به معنای پاره کردن از عرض است )
ریشه کلمه:
قدد (۵ بار)
پاره کردن از طول. طبرسی فرموده: «اَلْقَدُّ شَقُّ الشَّیْ‏ءِ طُولاً» راغب به جای شقّ قطع گفته است. پس معنای «قَدَّهُ بِنِصْفَیْنِ» آن است که آن را از طول برید و دو تکه کرد. . به طرف در سبقت کردند و زن پیراهن یوسف را از پس پاره کرد. . «قِدَد» بر وزن عنب جمع قده است به معنی قطعه و تکه، طرایق جمع طریقه است به معنی راه توصیف طرائق با قدد برای آن است که هر طریقه از طریقه دیگر مقدود و مقطوع است ظاهراً لفظ «ذوی» از طرائق حذف شده و تقدیر آن «ذوی طرائق» است یعنی: بعضی از ما نیکوکاران و بعضی از غیر از آنها یا پائینتر از آنهاست اهل طریقه‏های مختلفیم.

جملاتی از کاربرد کلمه قدت

ای قدت فتنه دل خنده تو رهزن دین سرو گلزار وفا ماه ختا غیرت چین
گاهی از ذوق لبت لاله صفت می شکفم گاهی از شوق قدت شمع صفت می کاهم
تا مگر سرو قدت سایه کشد بر سر ما سر قدم ساخته از راه دراز آمده‌ایم
سرو من گر نسبت قدت به نیشکر کنند نیشکر را در زبان شیرینی گفتار کو
شمشاد قدان جمله به بالای تو نازند سروی چو قدت گلشن ایّام ندارد
گفتمش سرو قدت رفت ز آغوشم حیف گفت بی جاست به تیری که شد از شست دریغ
در هوای نخل قدت می تپد در خون دلم همچو مرغ بسمل از کوتاهی پروازها
جلوه کردی با قد رعنا و کشتی خلق را ای جهانی کشته قدت چه رعنائی است این
نه زیباست با قامتت شاخ طوبی نه لایق بسرو قدت نخل باسق
از قدم تا سر این همه دل چیست گرنه قدت صنوبر آمده است