فدعا

معنی کلمه فدعا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی فِدَاءً: عَوَض - جایگزین (فداء عبارت است از اینکه انسان خیانت و عمل خلافی انجام داده باشد که اثر سوء و کیفر جانی و مالی آن گریبانش را بگیرد و بخواهد آن کیفر را با چیز دیگر عوض کند ، آن چیز را هر چه که باشد فداء یا فدیه مینامند ، پس فداء آن عوضی است که انسان ...
ریشه کلمه:
دعو (۲۱۲ بار)ف (۲۹۹۹ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه فدعا

إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ علی صورة شجر الدنیا لکنها من النار و الزقوم ثمرها و هو ما اکل بکره شدید و قیل کل طعام ثقیل فهو زقّوم. و فی التفسیر أن ابن الزبعری قال: ان اهل الیمن یسمّون اکل التمر بالزبد التزقّم فدعا ابو جهل بتمر و زبد فقال تزقموا فان هذا هو الذی یخوفکم به محمد فنزل: إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِیمِ یعنی بالاثیم: ابا جهل و الاثم: الکفر لان الکفر اعظم الاثم.
بلعم بازگشت و آنچه دید با ملک بگفت. ملک نشنید، و خشم گرفت، گفت: اگر دعا کنی و گرنه بفرمایم تا ترا بردار کنند. پس بنام اعظم خدای را خواند و دعا کرد، تا ربّ العزة راه بموسی فرو گیرد، و نتواند که در مدینه ایشان شود، و قصد ایشان کند، و موسی و بنی اسرائیل در تیه بماندند بدعاء وی. موسی گفت: یا ربّ! بکدام گناه بچه سبب ما درین تیه گرفتار آمده‌ایم؟ رب العزة گفت: بدعاء بلعم. موسی گفت: فکما سمعت دعاء علیّ فاسمع دعائی علیه. فدعا موسی علیه ان ینزع عنه الاسم الاعظم و الایمان، فسلخه اللَّه مما کان علیه، و نزعت منه المعرفة، فخرجت من صدره کحمامة بیضاء، فذلک قوله: فَانْسَلَخَ مِنْها الایة.