[ویکی الکتاب] معنی فُتِحَتِ: باز شد (در اصل "فُتِحَتْ" بوده که به دلیل رسیدن ساکن به تشدید در عبارت "فُتِحَتِ ﭐلسَّمَاءُ " حرف "ت" حرکت گرفته است ) معنی فُتِحَتْ: بازشد ریشه کلمه: فتح (۳۸ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه فتحت
کاروان سالار فتحت چون رسد از گرد راه از سپاه خصم بربندد ظفر بار سفر
درخت رقصکنان گشت و مرغ نعرهزنان چو برد مژدهٔ فتحت به باغ و بستان باد
رشک قدرت برد سپهر و نجوم شکر فتحت کند بلاد و دیار
تازه بار از مدح و فتحت دفتر و دیوان و درج تا که مدح و فتح را دیوان و درج و دفتر است
راست پنداری عطارد نامه فتحت نوشت زان کمر شمشیر زرینش دو پیکر می کشد
ای کرده ز تیغت فلک تحاشی فتحت ز حشم نصرت از حواشی
او خرم و شاد گشته از فتحت و آگاهی داده زآن بهر کشور