فاطمه خاتون

معنی کلمه فاطمه خاتون در لغت نامه دهخدا

فاطمه خاتون.[ طِ م َ ] ( اِخ ) از ارکان دولت توراکیناخاتون ، زوجه اوکتای قاآن. ( از جهانگشای جوینی ج 1 ص 199 و 202 ).

معنی کلمه فاطمه خاتون در فرهنگ فارسی

از ارکان دولت توراکینا خاتون زوجه اوکتای قا آن .

جملاتی از کاربرد کلمه فاطمه خاتون

امیر جلال‌الدین چقماق یکی از حاکمان یزد از امیران و سرداران شاهرخ تیموری و منسوب به شام غازان، یکی از محلات تبریز بود. در سال ۸۳۶ هجری قمری شاهرخ او را به حکومت یزد منصوب نمود. امیرچقماق در مواقع حساس جنگی از یزد به لشکر شاهرخ می‌شتافت و روابط نزدیک و بسیار مستحکمی با او داشت. او با الگو گرفتن از بارگاه پادشاهی شاهرخ و با همراهی همسرش فاطمه خاتون به عمران و آبادانی شهر یزد پرداخت.
از بر بامی عجوزی بانگ زد ناگه که هان فاطمه خاتون بیا تا بنگری شاه جهان
این بقعه را فاطمه خاتون همسر امیرچقماق شامی، برای محل دفن خود در یزد ساخته‌است که قبر آن، دوطبقه و از جنس سنگ مرمر می‌باشد و در مرکز بقعه قرار گرفته‌است. بر روی سنگ‌قبر، فقط نقش یک سَرو وجود دارد؛ چراکه سرو نمادی از معاد و زندگی پس از مرگ بوده‌است.
گفت از آن تا فاطمه خاتون به‌ بیند چهر من هم از این ره در دل اینان فزاید مهر من
امیرجلال‌الدین چقماق، از سرداران و امرای شاهرخ تیموری در سده ۸ خورشیدی در زمانی که حاکم یزد بود، مجموعه‌ای متشکل از تکیه، میدان، حمام عمومی، کاروان‌سراها، خانقاه، قنات‌خانه و چاه آب سرد را ساخت تا یزد را رونق بخشد و در این کار فاطمه خاتون همسرش (معروف به ستی فاطمه) که مقبره اش در ضلع شمالی ارسن امیر چقماق قرار دارد، او را یاری کرد.