غیرها

معنی کلمه غیرها در فرهنگ عمید

جز او، جز آن.

معنی کلمه غیرها در فرهنگ فارسی

۱- جزو او ( مونث ) ۲- جز آنها جمع ) . یاو غیرها . ۱- و جزو آنها ( جمع )

معنی کلمه غیرها در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی غَیْرَهَا: غیر از او -غیر از آن - به جز او
ریشه کلمه:
غیر (۱۵۴ بار)ها (۱۳۹۹ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه غیرها

فرعون چون دید که عصا مار گشت و قصد آن دارد که فرعون را فرو برد، موسی ذنب وی گرفت و در دست وی عصا گشت، هم چنان که بود. فرعون گفت: هل من آیة غیرها بیرون ازین دیگر آیت داری؟ موسی دست راست خویش بیرون کرد و فرا فرعون نمود. گفت: این چیست؟ گفت: دست. آن گه زیر بازوی چپ خویش کرد و باز بیرون آورد روشن و سپید آن را شعاع بود همچون آفتاب رخشان و درفشان.
(به عربی: امّ‌القرآن عوض عن غیرها و لیس غیرها عوضاً عنها)
درد ل من خیالت آمد و گفت لیس فی الدار غیرها دیار
ما فی السماء من الشمس و القمر و النجوم و غیرها و فی الارض من الجبال و الاشجار و الانهار و غیرها، فانّ کل واحد منها آیة دالة علی توحید اللَّه عز و جل، و خصّ المؤمنین بالذکر لانتفاعهم بها.
ثُمَّ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ تَماماً این ثم بر تعقیب تلاوت است، یعنی: تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ. ثم قال: تعالوا اتل ما آتینا موسی الکتاب تَماماً عَلَی الَّذِی أَحْسَنَ یعنی تماما علی احسان اللَّه الی موسی بالنبوة و غیرها من الکرامة. میگوید: موسی را کتاب دادیم تمام کردن نعمت خویش را بر وی، و افزودن احسان خویش با وی، یعنی که از اول با وی نیکوئیها کردیم، که وی را پیغامبری دادیم، و به فرعون و قبطیان فرستادیم، و بعصا و ید بیضاء و آیات و معجزات او را گرامی کردیم. اکنون آن نعمت و احسان تمام کردیم، که کتاب تورات بوی دادیم، کتابی که در آن بیان احکام دین است و تفصیل هر چیز.