غزا کردن

معنی کلمه غزا کردن در لغت نامه دهخدا

غزا کردن. [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جنگ کردن با دشمنان دین. جنگ کردن. رجوع به غزا شود : ابوموسی هروقت از بصره تاختن آوردی به اعمال پارس ، و غزا کردی و بازگشتی. ( فارسنامه ابن البلخی چ لیدن ص 114 ).
ای علم خضر غزایی بکن
وی نفس نوح دعایی بکن.نظامی.یکی گفتش ای یار شوریده رنگ
تو هرگز غزا کرده ای در فرنگ.سعدی ( بوستان ).بعضی گویند که مراد، مصالح غزا کردن با دشمنان دین است. ( تاریخ قم ص 172 ). هرسال بدین ناحیت می آمدند و غزا میکردند. ( تاریخ قم ص 261 ). هرسال با ما غزا کنند و غارت کنند. ( تاریخ قم ص 263 ).

معنی کلمه غزا کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - جنگ کردن با دشمنان دین ۲ - پیکار کردن ( مطلقا )

جملاتی از کاربرد کلمه غزا کردن

أَ لَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ دانسته نه‌ای و نرسید علم تو بآن گروه مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ از فرزندان یعقوب مِنْ بَعْدِ مُوسی‌ از پس موسی إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ که پیغامبری را گفتند از آن خویش ابْعَثْ لَنا مَلِکاً ما را پادشاهی انگیز از میان ما نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ تا با وی بغزا شویم و در راه خدا کشتن کنیم، قالَ هَلْ عَسَیْتُمْ گفت شما هیچ بر آنید؟ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ اگر بر شما نویسند غزا کردن و شما را بآن فرمایند أَلَّا تُقاتِلُوا که جنگ نکنید و باز نشینید قالُوا وَ ما لَنا گفتند چیست و چه رسید ما را أَلَّا نُقاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ که کشتن نکنیم در سبیل خدا و از بهر او، وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ أَبْنائِنا و ما را بیرون کردند از سراهای ما و جدا کردند از پسران ما، فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ چون بریشان نبشتند غزا کردن و ایشان را بآن فرمودند تَوَلَّوْا برگشتند از فرمان برداری، إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ مگر اندکی ازیشان وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ و اللَّه داناست بستم کاران.