غریب الحدیث و

معنی کلمه غریب الحدیث و در لغت نامه دهخدا

غریب الحدیث و القرآن. [ غ َ بُل ْ ح َ ث ِوَل ْ ق ُ آ ] ( ع اِ مرکب ) ( علم... ) حاجی خلیفه در کشف الظنون گوید: امام ابوسلیمان حمدبن محمد خطابی گوید: کلام غریب آن است که غامض و دور از فهم باشد چنانکه غریب از مردم آن را گویند که دور از وطن و منقطع از اهل باشد. و درباره کلام غریب دو وجه گفته اند: یکی آنکه مراد از آن بعیدالمعنی و غامض باشد چنانکه فهم بدان جز با تأمل بسیار و به کار انداختن اندیشه نرسد و دیگر آنکه مراد سخن قبایل دورافتاده عرب است ، چون به کلمه ای از لغات عرب برمیخوریم آن را غریب میشماریم - انتهی. و ابن اثیردر «نهایة» گوید: بر من معلوم شده است که رسول خدا ( ص ) افصح عرب بود حتی روزی که وی با گروه بنی نهد سخن میراند علی ( ع ) به وی گفت : ای رسول خدا ما فرزندان یک پدر هستیم ولی تو با وفود عرب چنان سخن میگویی که ما نمی فهمیم. رسول خدا فرمود: خدای مرا تعلیم کرد وخوب تعلیم داد. پس آن حضرت با فرق و قبایل مختلف به سبک هر یک سخن میگفت و آنان میفهمیدند و خدای وی راچیزهایی یاد داد که به دیگران یاد نداد و یارانش بیشتر سخنان او را میفهمیدند و هرچیز را که نمیدانستندمیپرسیدند و او توضیح میداد. تا هنگام وفات کار ترتیب بود و پس از وفات آن حضرت عصر صحابه نیز به همین وضع پیش میرفت و زبان عربی نزد ایشان صحیح و از خلل عاری بود تا آنکه شهرهایی به تصرف مسلمین درآمد و عربها با بیگانگان درآمیختند و زبانها به هم آمیخته شدو نسل جدید از زبان عربی چیزهایی را آموخت که در گفتگو مورد استفاده قرار میگرفت و جز آن را ترک کرد. مدتها کار بدین منوال بود تا آنکه عصر صحابه سپری شد و تابعان آمدند و همان راه را در پیش گرفتند و در پایان روزگار ایشان زبان عربی اعجمی گردید، ولی به یاری خداوند گروهی از اهل معارف بر آن شدند که به حراست این علم شریف ( علم غریب الحدیث ) برخیزند. گویند نخستین کسی که در این فن تألیفی کرده است ابوعبیده معمربن المثنی الیمیمی ( یا تیمی ) بصری متوفی به سال 210 هَ. ق. است. وی کتاب کوچکی گرد آورد، و نیز کتاب دیگری درباره غریب قرآن تألیف کرد. و عبدالواحدبن احمد ملیحی متوفی به سال 462 هَ. ق. کتابی در رد کتاب اخیر نوشت و ابوسعید احمدبن خالد ضریر کندی حمصی متوفی به سال 214 هَ. ق. و موفق الدین عبداللطیف بن یوسف بغدادی متوفی به سال 629 هَ. ق. در رد کتاب غریب الحدیث وی تصنیف کردند. پس از آن ابوالحسن نضربن شمیل المازنی نحوی ، متوفی به سال 204 هَ. ق. در باب غریب حدیث پیش از وی گرد آورد، و سپس عبدالملک بن قریب اصمعی کتابی نیکوتر در این باب نوشت ، و همچنین محمدبن مستنیر، معروف به قطرب که «غریب الاَّثار» را نوشت و دیگران از ائمه مسلمین احادیث را فراهم آوردند و درباره لغت آنها سخن گفتند. پس از آنان ابوعبید قاسم بن سلام ، متوفی به سال 224 هَ. ق. کتاب «قصار» خود را تألیف کرد و این بهترین تألیف وی در موضوع خود بود، و از وی روایت کنند که گفت : «من در تألیف این کتاب 40 سال رنج بردم ، و بسی از اوقات سخنی سودمند از زبانها میشنیدم و آن را در جای خود می آوردم و آن محصول عمر من است ». این کتاب در دست مردم بود و در باب غریب حدیث بدان رجوع می کردند تا آنکه عصر ابومحمد عبداﷲبن مسلم بن قتیبه دینوری ، متوفی به سال 266 هَ. ق. فرارسید و وی کتاب مشهور خود را به سبک کتاب ابوعبید و مانند آن یا بزرگتر از آن تصنیف کرد و در مقدمه آن چنین نوشت : «گمان می کنم با وجود این دو کتاب ازغریب حدیث چیزی نماند که کسی را در آن جای سخنی باشد». او راست غریب القرآن ایضاً. و ابوعلی حسن بن عبداﷲاصفهانی در رد غریب الحدیث او و ابوعبید کتابی نوشت و در زمان وی امام ابراهیم بن اسحاق الحربی حافظ میزیست و او کتاب بزرگی در پنج مجلد در باب غریب حدیث گرد آورد و در احادیث از راه اسانید آنها استقصاء کرد،و متن حدیثها را اگرچه جز یک کلمه غریب نداشت ذکر کرد و از این رو کتاب وی مفصل گردید و با فواید بسیاری که داشت متروک شد. او به سال 285 هَ. ق. در بغداد درگذشت. اشخاص دیگری نیز در این باره کتاب نوشتند از جمله ایشان شمربن حمدویه و ابوالعباس احمدبن یحیی ، معروف به ثعلب ، متوفی به سال 391 هَ. ق. و ابوالعباس محمدبن یزید ثمالی ، معروف به مبرد، متوفی به سال 285 هَ. ق. و ابوبکر محمدبن قاسم انباری ، متوفی به سال 328 هَ. ق. و احمدبن حسن کندی و ابوعمر محمدبن عبدالواحد زاهد، صاحب ثعلب ، متوفی به سال 345 هَ.ق. و غریب الحدیث وی براساس مسند احمدبن حنبل است. ودانشمندان دیگری نیز در این باره کتابهایی تصنیف کردند، از قبیل ابوالحسین عمربن محمد قاضی مالکی ( مرگ 328 هَ. ق. ) و ابومحمد سلمةبن عاصم نحوی و ابومروان عبدالملک بن حبیب مالکی ( مرگ 239 هَ. ق. ) و ابوالقاسم محمودبن ابی الحسین نیشابوری ، ملقب به بیان الحق ، وقاسم بن محمد انباری ( مرگ 304 هَ. ق. ) و ابوشجاع محمدبن علی بن دهان بغدادی ( مرگ 590 هَ. ق. ) و تصنیف وی بزرگ و در 16 مجلد است و ابوالفتح سلیم بن ایوب رازی ( مرگ 442 هَ. ق. ) و ابن کیسان محمدبن احمد نحوی ( مرگ به سال 299 هَ. ق. ) و محمدبن حبیب بغدادی نحوی ( مرگ به سال 245 هَ. ق. ) و ابن درستویه عبداﷲبن جعفرنحوی. ( مرگ به سال 347 هَ. ق. ) و اسماعیل بن عبدالغافر راوی صحیح مسلم ( مرگ به سال 449 هَ. ق. ). و کتاب وی پرفایده و مرتب به حروف است. تا زمان امام ابوسلیمان حمدبن محمد خطابی بستی کار بدین منوال بود، ازآن پس وی کتاب مشهور خود را در این باب به سبک ابوعبید و ابن قتیبه تألیف کرد. تألیفات این سه دانشمندامهات کتب در این باب گردید. پس از آن ابوعبید احمدبن محمد هروی ( مرگ به سال 401 هَ. ق. ) که معاصر با خطابی بود کتاب مشهور خود را به نام غریبین در باب جمع غریب قرآن و حدیث مرتب بحروف معجم به طرزی که سابقه نداشت تألیف کرد، و آنچه را که در کتب گذشتگان بود گرد آورد و کتاب جامعی ترتیب داد، ولی او احادیث را به صورت پراکنده در حروف کلمات آنها آورد. تا زمان ابوالقاسم محمودبن عمر زمخشری این کتاب مأخذ مهمی به شمار میرفت. آنگاه زمخشری کتاب «فائق » را تألیف کرد که آن نیز به ترتیب حروف معجم است ، معذلک پیدا کردن حدیثی خالی از اشکال نیست و کتاب هروی سهل التناول است. پس از وی حافظ ابوموسی محمدبن ابی بکر اصفهانی ( مرگ به سال 581 هَ. ق. ) کتابی نوشت و در آن از غریب حدیث و قرآن چیزهایی آورد که از هروی فوت شده بود و آن را کتاب المغیث نامید. دانشمند معاصر او ابوالفرج عبدالرحمن بن علی الامام ابن جوزی به پیروی از سبک هروی کتابی نوشت ولی در این کتاب غریب قرآن را نیاورد. ابن اثیر گوید: «من دراین دو کتاب امعان نظر کردم. کتاب ابوموسی مقتبس ازکتاب غریبین هروی است و بعضی از احادیث صحیح بخاری و صحیح مسلم که دارای کلمات غریب اند در این کتابها نقل نشده است. و من در «نهایة» این احادیث را افزودم ». و کتاب النهایة فی غریب الحدیث نیز تألیف ابوالسعادات مبارک بن ابی الکرم محمد، معروف به ابن الاثیر جزری ، متوفی به سال 606 هَ. ق. چنانکه اشاره شد در باب غریب حدیث تألیف شده است و این کتاب که در مجلدات متعددی گرد آمده مأخوذ از «غریبین » هروی و «غریب الحدیث » ابوموسی اصفهانی و مرتب به حروف معجم به حساب حروف اول و دوم و حروف بعدی هر کلمه است. ارموی پس از وی کتابی در تتمه نهایة تألیف کرد، و مهدالدین «یامهذب الدین »بن الحاجب نیز کتابی در ده مجلد نوشت. ( کشف الظنون ج 2 ذیل غریب الحدیث و ذیل نهایة ). رجوع به فهرست کتابخانه اهدائی آقای مشکوة به دانشگاه تهران ج 1 ص 32 شود. و در فهرست ابن الندیم ( ص 129 ) کتب تألیف شده در غریب الحدیث بدین شرح آمده است : غریب الحدیث ابی عبیدة. غریب الحدیث اصمعی. غریب الحدیث نضربن شمیل. غریب الحدیث قطرب. غریب الحدیث ابن اعرابی. غریب الحدیث ابی عدنان. غریب الحدیث ابن قادم. غریب الحدیث ابی زید. غریب الحدیث سلمه. غریب الحدیث اثرم. غریب الحدیث ابی عبید. غریب الحدیث فستقه صاحب الکراسی. غریب الحدیث حامض ،غریب الحدیث ابن قتیبه. اصلاح غلط ابی عبید لابن قتیبه. غریب الحدیث ابن انباری. غریب الحدیث ابن درید. غریب الحدیث ابی الحسن القاضی بن ابی عمر. غریب الحدیث ابن حبیب. غریب الحدیث ابن کیسان. غریب الحدیث جعد. غریب الحدیث حضرمی. غریب الحدیث سلمی. غریب الحدیث ابن رستم حربی. غریب الحدیث ابن درستویه. غریب الحدیث احمدبن حسن الکندی.

جملاتی از کاربرد کلمه غریب الحدیث و

النهایة فی غریب الحدیث و الأثر لغت‌نامه‌ای عربی به عربی است.
النهایة فی غریب الحدیث و الأثر لغت‌نامه‌ای عربی به عربی است نوشته مجدالدین بن اثیر.