غذاساز

غذاساز

معنی کلمه غذاساز در لغت نامه دهخدا

غذاساز. [ غ ِ / غ َ ] ( نف مرکب ) غذاسازنده. آماده کننده غذا. مغذی :
من بر همه تن شوم غذاساز
چون قسم جگر بدو رسد باز.نظامی.

معنی کلمه غذاساز در فرهنگ فارسی

( صفت ) آماده کننده غذا تهیه کردن طعام .

معنی کلمه غذاساز در دانشنامه عمومی

غذاساز یا چندکاره، دستگاهی برقی است که در آشپزی استفاده می شود. در این دستگاه یک تیغهٔ برنده توسط موتور الکتریکی به حرکت درآمده و موجب خرد و مخلوط شدن موادغذاییِ درون دستگاه می شود. این دستگاه برای اولین بار توسط یک فرانسوی در سال ۱۹۶۰ میلادی اختراع شده است. غذاساز یکی از کامل ترین و کاراترین وسایل پخت وپز آشپزخانه است که معمولاً قابلیت هایی مثل رنده، خردکن، مخلوط کن، آبمیوه گیر، آسیاب کن و آب مرکبات گیر دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه غذاساز

من بر همه تن شوم غذاساز خود قِسم جگر بدو رسد باز
بادمجان‌های نمکی را از درازا برش داده و مدتی استراحت می‌دهیم به‌تدریج آب تلخ بادمجان‌ها فشرده و خارج شود. سپس آنها را در روغن سرخ کرده و در یخچال نگهداری می‌کنیم. آنها را با گردو، سیر، گشنیز، فلفل قرمز، نمک، شنبلیله و سرکه پر می‌کنیم. همه این مواد در غذاساز با آب مخلوط می‌شوند. سپس ادویه به این پوره اضافه می‌شود. توصیه می‌شود بادمجان‌های سرخ‌شده و مواد پر شده جداگانه خنک شوند و فقط چند ساعت پیش از سرو جمع شوند. در هر برش بادمجان‌ها یک لایه چاشنی قرار داده می‌شود و سپس محکم جمع می‌شود. بادریجانی را می‌توان با پیاز قرمز، گشنیز یا دانه انار تزئین کرد.