علم الادیان
معنی کلمه علم الادیان در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه علم الادیان
پیغمبر گفت: «عِلمُ عِلمان علم الادیان و علم الابدان»
علم وعظ را گفت: کُونُوا رَبَّانِیِّینَ، لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ، لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ، و اصل این علم وعظ تهدید است بی تقنیط، و وعد است بیامن، و دلالت است بر معرفت. و علم تعبیر را گفت: وَ قالَ لِلَّذِی ظَنَّ. اصل او ظن است و قیاس و خاطر، امّا چون ببود حقیقت است آن را میگوید: «قَدْ جَعَلَها رَبِّی حَقًّا». و علم طب را گفت: عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ، و اصل آن تجربت است و حیلت، و آن مباح است و نیکو و عفو. شافعی گفت: «العلم علمان علم الادیان و علم الأبدان».
اما علم تعبیر میگوید: و قال للذی ظن اصل او ظنست و قیاس و خاطر، اما چون ببود حقیقتست آنرا میگوید: قد جعلها ری حقا. اما علم طب را میگوید: علم الانسان مالم یعلم، واصل او تجربتست و حیلت، و آن مباحست و نیکو و عفو است و شافعی گوید: العلم علمان علم الادیان و علم الابدان.