معنی کلمه طرهان در لغت نامه دهخدا
طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) یکی از بخشهای شهرستان خرم آباد. این بخش در باختر شهرستان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از خاور به رودخانه ٔکشکان و بخش چکنی ، از باختر رود صیمره ، از شمال به بخش دلفان ، از جنوب به رود صیمره و رود کشکان. موقع طبیعی جلگه ، کوهستانی و دامنه ، گرمسیر و قسمتی معتدل. آب آن از رودخانه های کشکان ، صیمره ، نهر و چاه و محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات است. بقرار اظهار مطلعین محل ، معادن نفت و گچ و نمک در این بخش وجود دارد. این بخش از سه دهستان و 141 آبادی بشرح زیر تشکیل گردیده : دهستان کوهدشت 68 آبادی جمعیت 2852 تن. دهستان رومشکان 33 آبادی جمعیت 7920 تن. دهستان طرهان 40آبادی جمعیت 8256 تن. ساکنین این بخش از طوایف امرائی ، گراوند، آزادبخت ، زرونی ، کومانی ، سوری ، آدینه وند، کوشکی میباشند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش طرهان شهرستان خرم آباد. این دهستان در باختر بخش واقع و محدود است از خاور به دهستان کوه دشت ، از باختر به رودخانه صیمره ، از شمال به بخش دلفان و رود صیمره ، از جنوب به دهستان رومشکان. موقع طبیعی کوهستانی ، هوا گرمسیر. آب آن از رودخانه ٔصیمره و چاه. مرتفعترین قلل جبال در این دهستان کوههای بلوران ، سرآستان ، خیاران ، رودبار گور میباشد. مراتع مرغوبی در سینه و دامنه این کوهستان وجود دارد.از 40 آبادی تشکیل گردیده. جمعیت آن در حدود 8300 تن و قرای مهم آن عبارتند از: پشته گراب ، قلعه بساطبیگی ، گرخوشاب ، کاوه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
طرهان. [ طَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد، 36هزارگزی باختر شوسه فرعی خرم آباد به کوهدشت. کوهستانی ، معتدل مالاریائی. سکنه آن 600 تن. آب آن از رودخانه خسروآباد. محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان سیاه چادربافی و راه آن اتومبیل رو است. دبستان و6 باب دکان دارد. ساکنین از طایفه کوتانی اند و زمستان قشلاق میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).