صفا و مروه

معنی کلمه صفا و مروه در دانشنامه آزاد فارسی

صَفا و مَروه
صَفا و مَروه
(صفا، در لغت به معنای سنگ و تخته سنگ؛ سعی، در لغت به معنای آهسته شتافتن) دو کوه یا تپه در مکه بین بطحاء و مسجدالحرام. در قرآن یک بار به صفا و مروه اشاره شده است (بقره، ۱۵۸). صفا پشته ای است روبه روی حجرالاسود و سعی بین صفا و مروه از مناسک واجب حج است که باید هفت بار این فاصله را بپیمایند. مروه در شرق و جنوب شرقی مکه فاصلۀ ۴۲۰متری شمال صفا است. در این دو محل دو بت سنگی اُساف و نائله قرار داشتند. در زمان فتح مکه این دو بت شکسته شد.

معنی کلمه صفا و مروه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صفا و مروه، دو کوه معروف در مکّه می باشد.
صفا و مروه نام دو کوه کوچک، متصل به مسجد الحرام است. صفا در قسمت جنوبی مسجد الحرام و مروه در ناحیه شمال شرقی آن قرار دارد. فاصله میان این دو کوه که « مسعی » نام دارد ۵/ ۳۹۴ متر است. صفا و مروه در گذشته بزرگ تر و بلندتر بوده اند، لیکن به مرور زمان و در پی توسعه مسجد الحرام از حجم و ارتفاع آن ها کاسته شده است. هم اکنون ارتفاع صفا حدود هشت متر است. از مروه نیز قسمت کمی باقی مانده بود که در سال ۱۳۷۴ (ه. ش) با هدف گسترش محدوده دور زدن سعی کنندگان، آن را هم برداشته و در انتهای آن دری به بیرون گشوده اند و از مروه تنها نشانه ای باقی مانده است
صفا و مروه در قرآن
در قرآن کریم به نام این دو کوه تصریح و از آن دو به عنوان شعائر الهی یاد شده است از احکام مرتبط با آن در باب حج سخن گفته اند.
آداب سعی و صفا
سعی بین صفا و مروه، یعنی هفت بار پیمودن مسافت میان آن دو از واجبات و ارکان حج و عمره است. از آداب سعی آن است که حج گزار پیش از سعی برکوه صفا بالا رود، به گونه ای که کعبه را ببیند و سپس به رکن حجرالاسود رو کند و دعاهای وارد شده را بخواند طول دادن وقوف بر صفا مستحب است و بنابر آنچه در روایات آمده، از آثار آن زیاد شدن مال و ثروت می باشد به تصریح برخی، برداشتن سنگ از صفا و مروه جایز نیست و اگر کسی بردارد واجب است آن را به جایش برگرداند
[ویکی شیعه] صفا و مَرْوه دو کوه کم ارتفاع در ضلع شرقی مسجد الحرام. فاصله بین این دو کوه مسعی نام دارد و محل انجام یکی از مناسک حج و عمره به نام سعی است. بنابر نقل های تاریخی، کوه صفا و مروه مکانی است که هاجر بین آن دو جهت یافتن آب برای اسماعیل(ع) جستجو می نمود. کوه صفا، نقطه شروع دعوت علنی پیامبر اسلام(ص) بود. همچنین در روز فتح مکه پیامبر بر فراز آن رفت و بشارت فتح مسلمانان را به مردم داد. نام این دو کوه یک بار در قرآن ذکر شده و در روایات اسلامی درباره علت نامگذاری آن دو، بزرگداشت آنها به عنوان یکی از شعائر اسلامی، ثواب سعی بین این دو کوه و... مطالبی ذکر شده است.
صفا و مروه، دو کوهی هستند که در ضلع شرقی مسجدالحرام (کوه صفا در قسمت جنوب شرقی مسجدالحرام و کوه مروه در ناحیه شمال شرقی) در محلی به نام مسعی و با فاصله ای حدود ۳۹۵ متر رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند.
کوه صفا، کوه کم ارتفاعی است در دامنه کوه «ابوقبیس». معنای آن در لغت، به معنی سنگ سخت و صاف است. کسی که بر بالای صفا بایستد، روبه روی حجرالاسود قرار می گیرد.
[ویکی اهل البیت] صفا بخشی کوچک از کوه «ابوقبیس» است که در جنوب مسجدالحرام قرار گرفته و مروه قسمتی کوچک از کوه «قعیقعان» می باشد که در شمال شرقی مسجد واقع شده و محل سعی که به آن «مسعی» می گویند، در فاصله میان این دو است که به دو مسیر رفت و برگشت تقسیم کرده اند.
در قران کریم آمده است :«ان الصفا و المروة من شعائر الله» (بقره 158)؛ صفا و مروه از علائم و نشانه های خداست.
در جاهلیت مشرکان سعی می کردند و بتی روی صفا نهاده بودند و بت دیگری روی مروه و در هر بار که به صفا یا مروه می رسیدند این دو بت را به تبرک مس می نمودند. مسلمانان می پنداشتند که سعی میان صفا و مروه برای حرمت آن بتهاست پس سعی معصیت است. خداوند تعالی فرمود خود صفا و مروه از شعائر الهی و علائم الهی است و سعی برای حرمت بت یا جای بت ها نیست.
بر بالای مسعی طبقه دومی نیز ساخته شده که حجاج غیرشیعه در آنجا به سعی می پردازند ولی از آنجا که طبقه دوم میان دو کوه واقع نشده، سعی میان آن ها از نظر فقهای شیعه دارای اشکال است.
امام صادق علیه السلام درباره وجه تسمیه این دو می فرماید: «آدم مصطفی» پس از اخراج از بهشت بر فراز یکی از این دو فرود آمد و نام کوه از (مصطفی) گرفته و صفا نامیده شد و «حوّا» بر کوه دیگری فرود آمد و اسم آن از «مرأه» که به معنای زن است، اتخاذ گردید و مروه نام گرفت.
در روایت دیگر امام علیه السلام می فرماید: وقتی ابراهیم، اسماعیل را در سرزمین مکه گذاشت، آن کودک تشنه شد. مادرش (هاجر) بر بالای کوه صفا رفت و فریاد زد: آیا در این وادی کسی هست؟ سپس به طرف مروه و بر آن کوه بالا رفت و فریاد زد: آیا در این وادی کسی هست؟ پاسخی نشنید تا هفت بار این کار ادامه یافت، از این رو خداوند سعی میان صفا و مروه را هفت بار سنت قرار داد.

جملاتی از کاربرد کلمه صفا و مروه

ابن عباس قومی را دید که میان صفا و مروه طواف میکردند، گفت این سنت مادر اسماعیل است که چون اسماعیل گرسنه و تشنه شد و وی تنها بود و کس از آدمیان حاضر نه، و طعام و شراب نه، برخاست و بکوه صفا بر شد و روی در وادی کرد، تا خود هیچکس را بیند، هیچکس را ندید فرو آمد، چون بوادی رسید گوشه درع بر گرفت و بشتافت، و گرم برفت تا بر مروه رفت، در نگرست کس را ندید، دیگر باره فرو آمد قصد صفا کرد، تا هفت بار چنین بگشت، پس رب العالمین برکات قدم وی را و متابعت سنت وی را آن طواف بر جهانیان فرض کرد تا بقیامت.
وز صفا و مروه با ما گو سخن دل ز غم خالی کن و جان از محن
حجر و حطیم و صفا و مروه و زمزم جمله گواهند بر صفای محمّد (ص)
و اما طواف و سعی بدان ماند که بیچارگان به درگاه ملوک شوند و گرد کوشک ملک می گردند تا فرصت یابند که حاجت خویش عرضه کنند و در میان سرای می شوند و می آیند و کسی را می جویند که ایشان را شفاعت کند و امید می دارند که مگر ناگاه چشم ملک بر ایشان افتد و به ایشان نظری کند و میان صفا و مروه مثل آن میدان است.
جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ الآیة در آثار بیارند که چهار هزار سال آن کعبه معظم را بتخانه آزری ساخته بودند، تا از غیرت نظر اغیار بخداوند خود بنالید که: پادشاها! مرا شریف‌ترین بقاع گردانیدی، و رفیع‌ترین مواضع ساختی، بیت الحرام نام من نهادی، و امن و امان خلق در من بستی. پس ببلاء این اصنام مبتلا کردی. از بارگاه جبروت بدو خطاب رسید که: آری چون خواهی که معشوق صد و بیست و چهار هزار نقطه طهارت باشی، و خواهی که همه اولیا و صدّیقان و طالبان را در راه جست خود بینی، و آن را که خواهی بناز در کنار گیری، و صد هزار ولیّ و صفیّ را جان و دل در راه خود بتاراج دهی، کم از آن نباشد که روزی چند در بلاء این اصنام بسازی، و صفات صفا و مروه را در بطش قهر غیرت فرو گذاری. سنت ما چنین است.
از صفا و مروه آن کعبه اگر دارد شرف از مروت وز صفا این کعبه دارد صد بها
رخ تو کعبه و محراب ابروت صفا و مروه این چشمان جادوت
قوله تعالی: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ صفا و مروه از نشانهای ملت اللَّه است، فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ هر که قصد و آهنگ خانه کند أَوِ اعْتَمَرَ یا بزیارت خانه شود، فَلا جُناحَ عَلَیْهِ برو تنگی نیست، أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما که طواف کند میان آن هر دو، وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً و هر که از طوع و خواست دل خویش کاری کند فَإِنَّ اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ اللَّه سپاس دارست و پاداش ده بکردار خلق، دانا