شکسته بندی

معنی کلمه شکسته بندی در لغت نامه دهخدا

شکسته بندی. [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل و شغل شکسته بند. جبر. ردادی. مجبری. آروبندی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شکسته بند شود. || آرام بخشی دلهای شکسته. آسوده ساختن خاطرهای آزرده :
هر کجا دل شکسته ای بینند
کارشان جز شکسته بندی نیست.خاقانی.و رجوع به شکسته بند شود.

معنی کلمه شکسته بندی در فرهنگ عمید

۱. بستن عضوی که استخوانش شکسته با تخته و باند.
۲. (اسم ) شغل و عمل شکسته بند.

معنی کلمه شکسته بندی در فرهنگ فارسی

عمل و شغل شکسته بند .

معنی کلمه شکسته بندی در فرهنگستان زبان و ادب

[پزشکی] ← استخوان پزشکی 2

معنی کلمه شکسته بندی در دانشنامه آزاد فارسی

عمل و شغل کسی که استخوان های شکسته را می بندد و یا مفاصل در رفته را جا می اندازد. در قدیم افراد خاصی به صورت تجربی به این عمل اقدام می کردند. ولی امروزه پزشکان متخصصی به نام اورتوپد عمل شکسته بندی را انجام می دهند. انسان ها از دوران ماقبل تاریخ با استخوان های شکسته و یا ناقص سروکار داشته اند. در هیروگلیف های مصر باستان، اندام های آسیب دیده ای را ترسیم کرده اند که پیچیده شده یا دارای بست بوده اند. بعدها با گسترش جنگ ها و آلت های قتاله، آسیب های استخوانی زیادتر شد و پزشکان به زودی پروتزهای ساده را درست کردند تا جایگزین اندام های قطع شده کنند (← اندام_مصنوعی). نیکلاس آندری، پزشک فرانسوی، در ۱۷۴۱ کلمۀ اورتوپدی را به کار برد. (برای پیشگیری و اصلاح نقص های عضلانی و اسکلتی در بچه ها). ریشۀ این کلمه یونانی است. در دهۀ ۱۹۳۰ یک میخ (پیچ) مخصوص ساختند تا با آن استخوان های شکسته را در جا ثابت کنند. چند سال بعد وسیله ای فلزی جای آن را گرفت که به کمک آن سر استخوان ران را ثابت و مفصل لگن را درست می کردند و بدین ترتیب مفصل مصنوعی لگن ساخته شد. استفاده از اشعۀ X به پزشکان کمک می کند تا از درست قرارگرفتن استخوان ها مطمئن شوند. به رغم پیشرفت چشمگیر در اورتوپدی، هنوز هم در بعضی مناطق، شکسته بندهای محلی، به درمان دررفتگی، یا بعضی شکستگی های ساده می پردازند.

جملاتی از کاربرد کلمه شکسته بندی

هر چیز که مرید صادق درین راه برهم زند و بر اندازد حق تعالی بر قضیه «ولنجز ینهم اجرهم با حسن ما کانوا یعملون»در دنیا و آخرت جبر زیانهای او بکند و آن جمع را از خویش و اقربا که ترک گفته بود و دلکهای ایشان مجروح کرده بمفارقت خویش هر کسی را حق تعالی درجتی و منزلتی و ثوابی کرامت کند که جبر شکستگی ایشان گردد چه یک صفت از صفات حق جباری است و جبار را یک معنی شکسته بندی است. میگوید: ای بیچاره هر چ در طلب خداوندی من بر هم شکستی من بکرم خداوندی درست کنم و هر دل که خسته کنی دیت آن من بدهم بیت