شهیدی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) منسوب به شهید. رجوع به شهید شود. شهیدی. [ ش َ ] ( ص ) روسپی باره و زناکار. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) تربزه که از اندرون سرخ برآید. ( غیاث ). شهیدی.[ ش َ ] ( اِخ ) ( بابا... ) از شعرای معروف زمان سلطان یعقوب و در خدمت او عمری خوش گذرانید و پس از فوت سلطان در عراق و آذربایجان نمانده و عازم خراسان شد و در ورود بهرات مولانا جامی و شعرای نامی از او استقبال نموده و حضرت سلطان میرزا به او التفات بسیار نمود و بمجرد ورود شاه اسماعیل صفوی بهند رفت و در کجرات پس از صد سال عمر درگذشت. ( از آتشکده آذر ص 238 ).
معنی کلمه شهیدی در فرهنگ فارسی
روسپی پاره و زنا کار
معنی کلمه شهیدی در دانشنامه اسلامی
[ویکی شیعه] شهیدی (ابهام زدایی). شهیدی ممکن است به یکی از افراد زیر اشاره داشته باشد:
جملاتی از کاربرد کلمه شهیدی
اسفندیار شهیدی (زاده ۱۳۲۴ در تهران) فیلمبردار و کارگردان سینما و تلویزیون اهل ایران است. وی دانشآموخته مهندسی طراحی از دانشگاه علم و صنعت و فیلمبرداری از کالج ملی فیلم لندن است.
پس از هجرت محمد از مکه به مدینه، عمر و ابوبکر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمد پیشنهاد ازدواج آنها را نپذیرفت و گفت که برای این موضوع منتظر فرمان خداست. شهیدی میگوید شمار خواستگاران فاطمه تنها محدود به همین دو نفر نمیشده و بهگزارش یعقوبی، گروهی از مهاجران، خواستگار فاطمه بودند. مدت کمی پس از هجرت، محمد به علی گفت که خداوند به وی فرمان دادهاست که دخترش، فاطمهٔ زهرا، را به ازدواج وی درآورد.
ای قتیلی که به خون غرقه ز شمشیر جفایی وی شهیدی که بریده ز بدن سر ز قفایی
نام و نسب کامل او «سراجالدین علی بن عثمان بن محمد شهیدی اُوشی فرغانی» ذکر شده است.در اوش، از توابع فرغانه به دنیا آمد. همچنین با لقب «اِمام الحَرَمین» شناخته میشده؛ لقبی است ویژهٔ برجستگانی که مجاور مکه شدهاند. اوشی در اواخر سدهٔ سدهٔ ششم یا اوایل سدهٔ هقتم ق درگذشت.
محمدرضا شجریان، عبدالوهاب شهیدی و عهدیه
به قلم و ترجمه سید جعفر شهیدی که توانست در سال ۱۳۶۹ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی شناخته شود.
تیر خوردن بر گلو یا مقتلی در نیابد جز شهیدی مقبلی
افسر شهیدی در اویل دهه ۵۰ با خواندن ترانههای محلی در شیراز معروف شد؛ و چندین بار هم صدای وی از برنامه گلچین هفته در رادیو سراسری پخش شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.افسر شهیدی با شخصی به نام مصطفی مختاری آشنا شده بود و مدتی باهم دوست بودند. وی سپس به تهران آمد و چندین ترانه خواند، از جمله ترانه "جدایی (شهر غریب)" را در تلویزیون ملی ایران در شو پرویز قریب افشار اجرا کرد، که این ترانه باعث موفقیت بسیار سریع وی شد. [نیازمند منبع]
یک شهیدی دورتر جان داده است در لب شط فرات افتاده است
غیر آذر، کز سموم دوریت در دوزخ است هر شهیدی را که میبینیم، آمرزیدهای
عبدالوهاب شهیدی در برنامهٔ شمارهٔ ۱۱۲ از مجموعهٔ گلهای تازه این غزل را در دستگاهِ سهگاه، و حسین قوامی در برنامهٔ شمارهٔ ۱۵۴ از مجموعهٔ برگ سبز در آوازِ بیات زند اجرا کردهاند.
هنگامه شهیدی روزنامه نگار و مشاور امور زنان ستاد انتخاباتی مهدی کروبی از زندان آزاد شد.رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران این متهم را با پذیرش تودیع وثیقه به مبلغ ۹۰ میلیون تومان از زندان آزاد کرد.روزنامه اعتماد ،بیبیسی+اطلاعات بیشتر
در اول نظره عشقش شهیدی مگر تیر نظر را دیر خوردی
باشگاه شهربانی تهران در سال ۱۳۳۲ به دست عدهای از افسران شهربانی تهران و دانشجویان دانشکده افسری، به رهبری مهدی اسداللهی بنیانگذاری شد. این تیم که نخستین تمرینهای خود را در زمین دانشکده افسری انجام داد و متشکل از دانشجویان این دانشکده بود، در همان سال ۱۳۳۲ به مقام نایب قهرمانی مسابقات قهرمانی نیروهای مسلح ایران دست یافت. در آن زمان مربی تیم شهربانی بهمن شهیدی بود.
مهدوی کنی در سال ۱۳۳۸ ازدواج کرد. او دو دختر و یک پسر داشت. دختر بزرگ او مریم، دکترای فقه دارد و عضو هیئت علمی دانشگاه است و با ابراهیم انصاریان ازدواج کرده است که در دوره ریاست مهدوی کنی بر مجلس خبرگان رئیس دفتر او را بر عهده داشت. دختر دیگر او مهدیه دارای دکترای تاریخ اسلام و همسر سید مصطفی میرلوحی است که او نیز مدتی ریاست دفتر مهدوی کنی را بر عهده داشت. پسر مهدوی کنی، محمد سعید، روحانی و دارای دکترای فرهنگ و ارتباطات است و با دختر سید محمد علی شهیدی محلاتی وصلت کرده است.
مرگ بد با صد فضیحت ای پدر تو شهیدی دیدهای از کیر خر
بدان که روز آدینه روزی بزرگ است و فضل وی عظیم است و عید مومنان است و رسول (ص) گفت، «هر که سه جمعه بی عذری دست بدارد، اسلام را از پس پشت انداخت و دل وی زنگار گرفت» و در خبر است که خدای تعالی در هر آدینه ششصد هزارآزاد کرده است از آتش دوزخ و رسول (ص) گفت، «دوزخ را هر روز به نزدیکی زوال آفتاب بتابانند، نماز مکنید در این وقت، مگر روز آدینه که دوزخ در این روز نتابانند»، و گفت، «هر که روز آدینه فرمان یابد، وی را مزد شهیدی نویسند و از عذاب گورش نگاه دارند.»
ای شهیدی که لب تشنه بریدند سرت را! سوختند از پی یک قطرهٔ آبی جگرت را
به رویت غازه با خون شهیدی است ثغورک ام اقاح ام لالی
کاشکی خون مرا تیغ محبت میریخت بر سر خاک شهیدی که زیارت گه تست