شمشیرگر
معنی کلمه شمشیرگر در فرهنگ عمید
معنی کلمه شمشیرگر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه شمشیرگر
دلبر شمشیرگر با من شبی شد میهمان خانه من آمد و واکرد شمشیر از میان
آن بت شمشیرگر ما را به خود همدم نکرد ریخت خون عشقبازان را و ابرو خم نکرد
دلبر شمشیرگر تیغ جفا بر سر براند گردن کج کرده ام را در پهلو نشاند
به شمشیرگر چون شوم سینه صاف؟ که در بند می خواهدم چون غلاف
مرد شمشیرگر دلیل عناست همچو آن تیرگر که تیرآراست