شطره

شطره

معنی کلمه شطره در لغت نامه دهخدا

( شطرة ) شطرة. [ ش ِ رَ ] ( ع ص ) ولد فلان شطرة؛ فرزندان فلان نصف نرند نصف ماده. ( ناظم الاطباء ) ( از مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شطر شود. || ( اِ ) نوع. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه شطره در دانشنامه عمومی

شطره ( به عربی: الشطرة ) یکی از شهرهای استان ذی قار در عراق واقع شده است.
شطره ۶۵٬۰۰۰–۹۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد و ۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

معنی کلمه شطره در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شَطْرَهُ: بعض آن - قسمتی از آن (منظور از بعض مسجد الحرام همان کعبه است ، واینکه صریحا نفرمود فول وجهک الکعبة و یا فول وجهک البیت الحرام برای این بود که مقابل حکم قبله قبلی قرار گیرد چون شطر مسجد اقصی نیز منظور صخره ای معروف در آنجا بود ، نه همه آن مسجد )
ریشه کلمه:
شطر (۵ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه شطره

بادتیبیرا ( به معنی «دیوار مسگران» یا «دژ آهنگران») که امروزه با نام تل المدینه شناخته می‌شود و بین شطره و تل السنکره (لارسای باستان) در جنوب عراق قرار دارد، شهری باستانی است که نامش در میان شهرهای پیش از طوفان در فهرست پادشاهان سومری آمده است. نام اکدی آن دورگورگوری بود. مورخانی چون ابیدینوس، آپولودور آتنی و بروسوس در یونانی از آن با عنوان Παντιβίβλος (پانتی‌بیبلوس) نام برده‌اند. این نام یادآور نام دیگر این شهر یعنی پاتیبیرا (آبراه آهنگران) است.