شرح حال خود

معنی کلمه شرح حال خود در فرهنگستان زبان و ادب

[عمومی] ← سرگذشت خود

جملاتی از کاربرد کلمه شرح حال خود

چون دانم داد شرح حال خود فی‌الجمله نه کافرم نه دین دارم
ندارم من درین حیرت به شرح حال خود حاجت که او داند که من چونم اگرچه من نمی‌دانم
رقم چگونه کنی شرح حال خود «ترکی» تو را که نیست زمانی به اختیار، انگشت
جمله گفتیمش که بی روی و ریا تو بیان کن شرح حال خود به ما
جمله را خاموش دیدم از سخن گفتن ولیک شرح حال خود نمودندی از این بیت آشکار
هلا چه شکوه دهم شرح حال خود بنویس که تا کجایی و چونی و با که‌ای دمساز
توماتیس در شرح حال خود می‌نویسد که به خاطر استفاده نکردن از همکاران علمی و همچنین فراهم نکردن شواهد آماری بیشتر برای تأیید کارهای خود در مقالات مختلف احساس تاسف می‌کند هر چند که بیان می‌کرد اندازه‌گیری مزایای روش او دشوار است.
آثار دیگر اولبراخت عبارتند از: آوارگان وحشی (۱۹۱۳) که سرگذشت پر ماجرا و اندوهبار بازیگران ولگرد سیرک‌های سیار است و دوستی عجیب ژزنیوس بازیگر (۱۹۱۹) که شرح مبارزات مخفیانه مردم چکسلواکی علیه اتریشی‌ها در زمان جنگ جهانی اول است و سرگذشت آن دخترک مبارز (۱۹۲۸) که آن نیز داستانی اجتماعی است. دیگر از آثار او کتابی است به نام «نه قصه شادی بخش از دوران اطریش و جمهوری» که در سال ۱۹۲۸ نوشته‌است و کتاب دیگری به نام زندگی در زندان‌ها که تا حدی شرح حال خود اوست.
طول ندهم شرحال خویش را شرح حال خود نمایم اختصار
چو شرح حال خود را کوهکن گفت ندانی پاسخش چون زان دهن گفت
من چه گویم شرح حال خود «وفایی» پیش دوست زان که داند هرچه در رنگ و هیولای من است
و مرا چنین صورت بندد که احمدبن ابی الحواری رحمةاللّه علیه اندر غلبهٔ حال خود مستمع نیافت و شرح حال خود بر کاغذ پاره‌ها نبشت. چون بسیار فراهم آمد اهل نیافت تا نشر کردی. به آب فرو گذاشت وگفت:«نیکو دلیلی تو؛ اما چون مراد برآمد از تو، مشغول شدن به تو محال بود.» و نیز احتمال کند که وی را کتب از اوراد و معاملات باز می‌داشت و مشغول می‌گردانید، شغل از پیش خود برداشت و فراغت دل طلبید مر معنی را و به ترک عبارات بگفت.