شاهدی. [ هَِ ] ( حامص ) شاهد بودن. حسن. زیبایی. ( یادداشت مؤلف ). دلبری. شوخی. شوخ و شنگی : نشاید شاهدی را کرم پیله که بیش از چشم و ابرویی ندارد.خاقانی.چون گل رعناست شخصم کز پی کشتن زید در شهیدی شاهدی دارد گل رعنای من.خاقانی.بسعی ماشطه اصلاح زشت نتوان کرد چنانکه شاهدی از روی خوب نتوان سود.سعدی.این دلبری و خوبی در سرو و گل نروید وین شاهدی و شوخی در ماه و خور نباشد .سعدی.آنکه هلاک من همی خواهد و من سلامتش هر چه کند به شاهدی کس نکند ملامتش. سعدی.کسی رانظر سوی شاهد رواست که داند بدین شاهدی عذر خواست.سعدی. || شیرینی : رطب از شاهدی و شیرینی سنگها میزنند بر شجرش.سعدی. شاهدی. [ هَِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به شاهد که نام بعضی از اجداد است. ( از انساب سمعانی ). شاهدی. [ هَِ ] ( اِخ ) نام اجدادی ابواسحاق ابراهیم بن عبدالوهاب بن احمدبن خلف بن شاهد نسفی شاهدی است. و در 413 هَ. ق. در شهر کش درگذشته است. ( لباب الانساب ج 2 ص 8 ). شاهدی. [ هَِ ] ( اِخ ) ( الَ... ) نسبت به شاهدبن عک بن غدثان بن عبداﷲبن ازد و از این جد است سملقةبن مری بن الفجاع کاهن عکی ، شاهدی که حکومت عک را داشت و نیز از این سلسله است ایاس بن عامر عکی شاهدی غافقی. او از ابن عامر روایت کند و موسی بن ایوب مصری از وی. ( لباب الانساب ج 8 ص 2 ).
معنی کلمه شاهدی در فرهنگ فارسی
۱ - شاهد بودن شهادت گواهی . ۲ - شاهدی محبوبی . نام اجدادی ابواسحق ابراهیم بن عبد الوهاب بن احمد بن خلف ابن شاهد نسفی شاهدی است . و در ۴۱۳ هجری در شهر کش در گذشته است .
معنی کلمه شاهدی در دانشنامه عمومی
شاهدی ( به انگلیسی: Shahada ) یک منطقهٔ مسکونی در هند است که در بخش نندوربار واقع شده است. شاهدی ۲٫۰۴ کیلومتر مربع مساحت و ۶۱٬۳۷۶ نفر جمعیت دارد و ۱۳۸ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
جملاتی از کاربرد کلمه شاهدی
چه شاهدی است که با ماست در میان امشب که روشن است ز رویش همه جهان امشب
در مباحثات مسلمانان و مسیحیان قبل از قرن ۱۵ میلادی هیچ نامی از این کتاب نیامدهاست. نویسندگان و مورخان و فلاسفه مسلمانی نظیر فارابی (وفات ۹۵۰ م)، مسعودی (وفات ۹۵۶ م)، قندی (وفات ۹۶۱ م)، ابن حزم (وفات ۱۰۶۳ م)، غزالی (وفات ۱۱۱۱ م)، ابوالعباس العارف (وفات ۱۱۴۱ م)، ابن رشد (وفات ۱۱۹۸ م)، محیالدین ابن العربی (وفات ۱۲۴۰ م) و ابن خلدون (وفات ۱۴۰۶ م) هرگز این انجیل را بهعنوان شاهدی علیه اعتقادات مسیحیت ارائه ندادهاند.
یوسفی دیدهاند زیبا روی شاهدی دیدهاند نیکوخوی
در این سناریو، احتمال قحطی و مرگ در ابعاد وسیع، فروپاشی اجتماعی و مهاجرت وسیع زیاد است. اگر تغییرات شدید در کشاورزی و صنایع وابسته به زیستبوم را در نظر بگیریم احتمال تنش جهانی و نابودی تمدنها وجود دارد. تاریخ هم شاهدی بر این مدعاست؛ تغییرات آب و هوا در نابودی تمدنها نقش داشتهاند.
ویژگی مشخص چهرهٔ نئاندرتالها پیشآمدگی آرواره در میانهٔ صورت است؛ قوس گونهٔ آنان نسبت به انسانهای امروزی در موقعیت عقبتری قرار دارند و استخوانهای فک بالا و استخوانهای بینیشان رو به جلوتر هستند. تخم چشم نئاندرتالها بزرگتر از انسانهای امروزی است. تحقیقی نتیجه گرفته است که تخم چشم بزرگتر به دلیل تواناییهای بینایی پیشرفتهتر نئاندرتالها بوده و به قیمت عدم فرگشت نوقشر مغز و تواناییهای اجتماعیشان تمام شده است. با این حال، این تحقیق توسط محققان دیگری رد شد که معتقد بودند اندازهٔ تخم چشم شاهدی بر میزان تواناییهای شناختی نئاندرتالها یا انسانهای امروزی نیست.
آخرین موومان «اولیس»، که از شناختهشدهترین قطعات در ادبیات انگلیسی در قرن نوزدهم است، شاهدی قطعی است بر تأثیر دانته.
جام جهان نمائی است هر شاهدی که بینم جامی چنین لطیفی پر از شراب دیدم
نی نی، کمم ز ذرّه و اینک بر این سخن هم شاهدی ز گفته حافظ بیاورم:
تا می به ساغر کردهام، کوثر به دست آوردهام با شاهدی میخوردهام، کاو باغ رضوان پرورد
شد شاهدی ز خون جگر سرخ روئیی عاشق همیشه از جگر خود به رنگ بود
در جهان شاهدی و ما فارغ در قدح جرعهای و ما هشیار
شبکهٔ ایران اینترنشنال در تابستان ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ به خاطر پوشش زنده و گستردهٔ گردهمایی سازمان مجاهدین خلق مورد انتقاد قرار گرفت. مهدی جامی، روزنامهنگار، از وجود اختلافهای درونی دربارهٔ نفس این پوشش خبری در شبکه خبر داد که در نتیجهٔ آن شبکه همکاریاش را با او قطع کرد. یکی از کارمندان شبکه این پوشش خبری را شاهدی بر اثرگذاری سرمایهگذاران بر محتوای برنامههای شبکه دانست.
جمهوری ویمار همیشه تحت فشار شدید افراط گرایان چپ و راست قرار داشت. چپگرایان رادیکال، سوسیال دموکراتهای حاکم را متهم کردند که با جلوگیری از انقلاب کمونیستی و استفاده از فرایکورپس برای سرکوب کارگران، به آرمانهای جنبش کارگری خیانت کردهاند. افراط گرایان راستگرا نیز با هرگونه سیستم دموکراتیک مخالف بودند و به جای آن دولتی استبدادی مشابه امپراتوری تأسیس شده در سال ۱۸۷۱ را ترجیح میدادند. انگشت اتهام راستگرایان آلمانی در آن دوره بیش از هر گروهی به سمت یهودیان دراز بود. آنان ادعا میکردند که پیمان ورسای، شکست آلمان در جنگ و فروپاشی امپراتوری آلمان در واقع توطئه یهودیان برای تضعیف آلمان است و آنان این واقعیت که هشت نفر از ده نفر از رهبران انقلاب یهودی بودند را شاهدی برای ادعای خود میدانستند.
استوانه کوروش که در بابل به دست آمده است سیاست امپراتوری پارسی در مورد افراد تحت سلطه را نشان میدهد که در توصیف استقرار دوباره آیین مردوک در بابل منعکس شده است. کوروش بابلیان تحت سلطه را نجات میدهد و مرکزهای آیینی سرزمین را که مورد غفلت قرار گرفتهاند، دوباره بر پا میکند. استوانه کوروش شاهدی بر تداوم سنت کتابت بابلی در میان پارسیان است که حکمرانیشان مورد استقبال و حمایت نخبگان بومی قرار گرفت. حماسه آفرینش دربرگیرنده مفاهیم متاخر بابلی درباره آفرینش جهان فیزیکی است اما تمرکز اصلی آن بر صعود مردوک به راس پانتئون خدایان است. با این حساب متن را میتوان «تجلیل مردوک» نامید. از این جنبه میتوان آن را با تجلیل یهوه توسط موسی در «آهنگ دریا» (سفر خروج، باب ۱۵) مقایسه کرد.
به راستی الف آن و در خمی قد دالش چو شاهدی است جوان و چو عاشقی است معمر
آگوستین همچنین از «فیلسوفان خاصی» یاد میکند که به جامعه عنوان شاهدی بر بازگشت ابدی اشاره میکنند: «آنچه بوده است چیست؟ آن چیزی است که باید باشد. و آنچه انجام میشود چیست؟ آن چیزی است که باید انجام شود: و هیچ چیز جدیدی در زیر آفتاب نیست. چه کسی میتواند صحبت کند و بگوید ببین این جدید است؟ از زمان قدیم که قبل از ما بود، گذشته است.» آگوستین منکر این است که این اشاره به تکرار افراد، اشیاء و وقایع خاص داشته باشد، در عوض این قطعه را به معنای کلی تر تفسیر میکند. در حمایت از استدلال خود، او به آیات کتاب مقدس مانند رومیان متوسل میشود، که تأیید میکند که مسیح «در حال برخاستن از مردگان دیگر نمیمیرد».
تندی مکن به شاهدی ای مرشد نصوح با او به حسن و لطف ز وجه حسن بگو
در آموزههای زرتشت، بودا، مزدا و کنفوسیوس، مکرر از این ارزش سخن رفتهاست و به مقوله کمک به دیگری، همنوع دوستی و خیر خواهی و تأکید و توجه زیادی گردیدهاست و احسان و گذشت و نیکوکاری از عناصر کلیدی آنها بهشمار میرود. به عبارت دیگر در ادیان مسیحیت، یهود و اسلام، گذشت و ایثار از ارزشهای مهم و اساسی برشمرده شدهاست و محتوای انجیل؛ تورات و قرآن شاهدی بر این داعیه قلمداد میگردد.
اندر خیال موی میان تو شاهدی مجنون صفت همیشه خیا لش محال بود
لازار، مورخ ارمنی، نیز بهنقل از شاهدی عینی جریان شکست هولناک و کشتهشدن پیروز به دست هپتالیان را نقل کرده است. بهگزارش وی، بازماندگان آن جنگ خود را به ورکان رساندند و وقایع را شرح دادند؛ بنابراین چنین بهنظر میرسد که در این زمان، هپتالیان هنوز به ورکان دست نیافته بودند. هرچند نباید از نظر دور داشت که منظور از ورکان، شاید گرگانج خوارزم باشد.