شاه عرب
معنی کلمه شاه عرب در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه شاه عرب
همه جمع اند و به یک جای مهیا شدهاند از پی عشرت شاه عرب و شاه عجم
سخنهایش بشنید شاه عرب به پاسخ برو هیچ نگشاد لب
ز قهر چوب یزید به راس شاه عرب نهاد مهر سکوت ز غم چون (صامت) به لب
وزان پس بدان پند شاه عرب پرستش بدی کار او روز و شب
به جان مستان، کین یک سخن ز من بستان: غلام شاه عرب شو، اگر چه طیفوری
تا به درگاه تو آمد از عرب شاه عرب رایت اقبال او برگنبد اخضر رسید
استاده بود شاه عرب دیده ها پر آب میگفت هان شتاب که وقت شتاب شد
فارس میدان طلب این فارسیست وز دم شاه عرب این فارسیست
هر آن کس که باشد به دل دشمنش چو شاه عرب باد بی سر تنش
مدحت شاه عرب را بر سلطان عجم پارسی عرضه کنم، گرچه بود تازی به