شادی ده. [ دِه ْ ] ( نف مرکب ) نعت از شادی دادن. شادی دهنده. شادان بخش : کار امروز بتر گشت که نومید شدم ازتو ای کودک شادی ده اندوه ستان.فرخی.
معنی کلمه شادی ده در فرهنگ فارسی
نعت از شادی دادن شادی دهنده
جملاتی از کاربرد کلمه شادی ده
در شط می آشنایان را ز شادی ده شنائی گر به طاق ابروی خود میپسندی مرحبایی
ز عمر برخور و دل را نوید شادی ده که بوی دولتت از روزگار میآید
لَهُمْ فِیها فاکِهَةٌ وَ لَهُمْ ما یَدَّعُونَ، سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ سلام خداوند کریم ببنده ضعیف دو ضرب است: یکی بسفیر و واسطه، یکی بی سفیر و بیواسطه. امّا آنچه بواسطه است اوّل سلام مصطفی است، و ذلک فی قوله: وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ای محمد چون مؤمنان بر تو آیند و نواخت ما طلبند، تو بنیابت ما بر ایشان سلام کن و بگوی: کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ، باز چون روزگار حیاة بنده برسد و برید مرگ در رسد در ان دم زدن باز پسین ملک الموت را فرمان آید که تو برید حضرت مایی و درگاه مایی بفرمان ما قبض روح بنده همی کنی، نخست او را شربت شادی ده و مرهمی بر دل خسته وی نه بروی سلام کن و نعمت بر وی تمام کن.
کار امروز بتر گشت که نومید شدم از تو ای کودک شادی ده اندوه ستان
زعمر برخور و دل را نوید شادی ده که بوی دولت این کاروبار می آید