معنی کلمه شاخ کج در لغت نامه دهخدا شاخ کج. [ ک َ ] ( ص مرکب ) شاخداری که شاخش کج باشد : این قوچ شاخ کج که زند شاخ ، از آن من غوغای جنگ قوچ و تماشا، از آن تو.وحشی.
جملاتی از کاربرد کلمه شاخ کج گل گوش پهن کرده ز شاخ کج و خموش کز نای عندلیب نیوشد مقام راست این غوچ شاخ کج که زند شاخ، از آن من غوغای جنگ غوچ و تماشا از آن تو