معنی کلمه شاتو در لغت نامه دهخدا
کجا بر کنگر قصرش کمندافکن توان گشتن
کجا بر بام گردون میتوان بنهاد شاتو را.نصیرالدین بدخشانی ( از فرهنگ نظام ).کمند زلف تو را دست میزند عاشق
که آشنا نبود بام وصل شاتو را.نصیرالدین بدخشائی ( از فرهنگ نظام و آنندراج ).
شاتو. [ ت ُ ] ( اِخ ) ( لو ) مرکز کمون شارانت - ماریتیم ، در جزیره اولرون جزو آروندیسمان روش فور؛ دارای 2900نفر جمعیت ، بندر کوچکی است در ساحل اقیانوس اطلس.
شاتو. ( اِخ ) کمون سن - اِ - اواز جزو آروندیسمان ورسای ،واقع در کنار رود سن ؛ دارای 15300 نفر جمعیت است.