معنی کلمه سقط فروش در لغت نامه دهخدا سقطفروش.[ س َ ق َ ف ُ ] ( نف مرکب ) کسی که میوه افتاده را برداشته ارزان فروشد. ( آنندراج ) ( غیاث ). || دراصطلاح بازاریان دکانداری که قند، چای ، شکر، لیموی عمانی خشک ، فلفل ، زردچوبه ، میخک چینی ( گیاه )، دارچینی ، زرشک پلویی ، سریشم ماهی ، نفط و... فروشد. ( یادداشت مؤلف ). || شاعری که الفاظ و معنی سهل و افتاده و مبتذل در اشعار پسندد. ( آنندراج ) ( غیاث ).
معنی کلمه سقط فروش در فرهنگ فارسی ( صفت ) آنکه متاع اندک فروشد خرده فروش .کسیکه میوه افتاده را برداشته ارزان فروشد .
جملاتی از کاربرد کلمه سقط فروش ز فکر سودای پوچ هستی به شرم باید تنید و پا زد به دستگاه چه جنس نازد سقط فروش دکان حادث