سرافکن. [ س َ اَ ک َ ] ( نف مرکب ) مرادف سرافشان. ( آنندراج ). سرانداز. سرافشان : از این شوخ سرافکن سر بتابید که چون سر شد سر دیگر نیابید.نظامی.رجوع به سرافشان شود.
معنی کلمه سرافکن در فرهنگ عمید
۱. سرافکننده. ۲. (اسم ) [مجاز] شمشیر، تیغ.
معنی کلمه سرافکن در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنچه سر را جدا سازد و بر زمین افکند . ۲ - شمشیر تیغ : اندر نیام از پی تجهیز دشمنان دارد سر افکنی که به جوهر مرصع است ( شرف شفروره المعجم ۲۶۴ : ۱ ) .
جملاتی از کاربرد کلمه سرافکن
آن سرافکن ز دوش ذوالحرمین صف اعدا شکن، به بدر و حنین
به زخم خنجر و تیغ سرافکن چو مردان داد مردی داد لچمن
ازین شوخ سرافکن سر بتابید که چون سر شد سر دیگر نیابید