معنی کلمه زین افزار در لغت نامه دهخدا
وزین کرانه کمان برگرفت و اندرشد
میان آب روان باسلیح و زین افزار.فرخی.چو خواست کردن از خود جدا ترا آن شاه
نه سیم داد و زر و نه زین نه زین افزار.ابوحنیفه اسکافی ( از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 280 ).چون برکشی آن بلارک گوهردار
بر مرکب تازی فکنی زین افزار.ازرقی ( از انجمن آرا ).رجوع به «زین » و زیناوند و یسنا ص 136 و دیگر ترکیبهای زین شود.