زکو

معنی کلمه زکو در لغت نامه دهخدا

زکو. [ زُ ک ُوو ] ( ع مص ) زکا و زکاء و زکواً. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). بالیدن کودک. ( تاج المصادر بیهقی ). گوالیدن. || افزون شدن. || نیکو و لایق آمدن. || خوش عیش گردیدن. ( آنندراج ). رجوع به همه معانی زکاء شود.

معنی کلمه زکو در فرهنگ فارسی

یا افزون شدن یا خوش و عیش گردیدن

معنی کلمه زکو در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۵۹(بار)

جملاتی از کاربرد کلمه زکو

درعرف تاکه سبق سلامست برعلیک در شرع تا که فرض زکو تست برنصاب
چون گفت شرعت طرقوا، شاها بمیدان شو زکو از دوستان بربای کاو، از دشمنان بردار سر