زره بر
جملاتی از کاربرد کلمه زره بر
به گردش ز گردان گروهی گزین زره بر تن و خود در پیش زین
سر جعد آن پهلوان جهان چو سیمین زره بر گل ارغوان
سر نیزه گفتا: زره بر درم همی گفت زوبین که تن بشکرم
بگفتند و ز اسبان فرود آمدند به بند زره بر کمر برزدند
ای باد زره بر سمن امروز بدر و ای خاک ز غنچه ساز فردا مغفر
چند پیوندی زره بر نفس شوم همچو داوود آهن خود کن چو موم
ای زلف پرچین و گره بر گو کمندی یا زره بر گردن مه چنبری بر مهر تابان جوشنی
حلقه در حلقه گره در گره و بند به بند پیچ در پیچ و زره بر زره و چین برچین
کنند این زره بر تنش چاک چاک چو مردار گردد کشندش به خاک
گاه چون «کردیه» پوشیده زره بر زره بربسته چون مردان گره