ماصل

معنی کلمه ماصل در لغت نامه دهخدا

ماصل. [ ص ِ ] ( ع ص ) اسم فاعل از مَصل و مصول. ( از اقرب الموارد ). || اندک از دهش. ( منتهی الارب ). اندک از عطا ودهش. ( ناظم الاطباء ). عطای اندک و گویند «اعطاه عطاءماصلا». ( از اقرب الموارد ). || اندک از شیر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه ماصل

بیا که اماده ایش با ماصل دخیلت خانم جان نبا تو ماطل