معنی کلمه ماسو در لغت نامه دهخدا
ماسو. ( اِخ ) دهی از دهستان شهرویران است که در بخش حومه شهرستان مهاباد واقع است و 506 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
مأسو. [ م َءْ س ُوو ] ( ع ص ) مداوا شده. معالجه گردیده. دوا کرده. اَسی . ( یادداشت به خطمرحوم دهخدا ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).