ماست با. ( اِ مرکب ) آش ماست. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آشی که در آن ماست کنند. آش ماست. ( فرهنگ فارسی معین ) : وصف برنج زرد و خط سبز ماست با بر نرگسی چو لاله احمر نوشته اند.بسحاق اطعمه.
معنی کلمه ماست با در فرهنگ عمید
آشی که در پختن آن ماست به کار می برند، آش ماست.
جملاتی از کاربرد کلمه ماست با
گشتن گردونش کاسیای سر ماست با سر ما کرد آنچه کرد بگشتن
ما به این بیاعتباری چرخ سرگردان ماست با هزاران دیده هر شب آسمان حیران ماست
نه حد ماست با این لطف و شیرینی سخن جامی به یاد آن دهان از غیب می آید مدد ما را
فسون عاشقیّ ماست با خال و خم زلفش که بازی می تواند برد، مار مهره بازش را؟
اگر خاطر عزیز عزیزان خلاق ماست با خاطر عزیز عزیزان موافقیم
طاعت ماست با گنه کز پی نام درخورد روی سپید جامه را داغ سیاه گازری
ز آن نیمه که پاک بازی ماست با درد تو داو ما تمام است
خدا با ماست با ما هیچکس نیست نمود عشق جز اللّه بس نیست
ما نه دریائیم و دریا عین ماست هر که او با ماست با ما مایل است
این صبر تلخ و نغمهٔ شیرین طبیب ماست با اشک شور خود که شفا میدهد به دل