معنی کلمه مادر موسی در دانشنامه اسلامی
اسم مادر موسی در قرآن نیامده؛ ولی در برخی تفاسیر و قصص القرآن با عنوان یوکابَد (به معنای خداوند دارای مجد است)، یوخاند یوخابید، نخیب و افاحیه معرفی شده است. در تورات، یوکابد از نسل لاوی پسر یعقوب است. براساس تورات او با برادرزاده خود عمران (یا عمرام) ازدواج کرد و موسی(ع) و هارون فرزندان این دو هستند. در میان برخی از عوام، افسانه ای درباره نام مادر موسی ساخته شده است. محمدجواد مغنیه در التفسیر الکاشف آورده است فردی با استفاده از داستان، قفلی که مادر موسی بر صندوق بچه اش زد، افسانه ای ساخته که اگر نام مادر موسی را بر هر قفلی بخوانند باز خواهد شد و بسیاری از مردم ساده لوح نیز بدان اعتقاد پیدا کرده اند.
در تفسیر قمی آمده است زمانی که مادر موسی باردار شد کسی از این بارداری تا زمان وضع حمل مطلع نشد. این در حالی بود که فرعون به خاطر ترس از ظهور مردی از بنی اسرائیل که حکومت او را نابود می کند، بر زنان بنی اسرائیل موکلانی قرار داده بود که اگر فرزند پسری آوردند خبر دهند و آن پسران را زنده نمی گذاشت. زمانی که موسی(ع) به دنیا آمد مادرش بر حال او گریه کرد؛ ولی محبت موسی بر قلب زنی که موکل مادر او بود افتاد و خبر تولد موسی را مخفی نگاه داشت. با وجود مخفی ماندن تولی موسی، ترسی در جان مادر موسی بود؛ به همین دلیل خداوند به او وحی (الهام)) کرد فرزندش را (که شیرخوار بود) به دریا (رود نیل) بیندازد و به او وعده داد طفلش را به وی بازمی گرداند و موسی را از پیامبران قرار می دهد. در آیه ۷ سوره قصص اشاره به وحی به مادر موسی شده است. مفسران ماهیت این وحی را همان الهام و افکندن مطلب به دل کسی دانسته اند. مادر موسی، به فرمان خدا موسی را در صندوقی قرار داد و آن را به رود نیل سپرد و خواهرش را در پی آن فرستاد. صندوق به شعبه ای از رود نیل وارد شد که به قصر فرعون می رفت و ملازمان فرعون صندوق را از آب گرفتند. زمانی که آسیه زن فرعون کودک را در صندوق دید، محبت موسی به دل او افتاد و از فرعون خواست او را به فرزندی برگزیند. مفسران این صندوق را همان تابوتی می دانند که موسی(ع) زمان مرگ خود الواح و زره خود را در آن قرار داد و به وصی خود یوشع بن نون سپرد. این تابوت برای بنی اسرائیل مقدس بود و به آن تبرک می جستند؛ ولی به دلیل فراموش کردن ارزش آن، خداوند صندوق را از بنی اسرائیل پس گرفت و آنان را دچار سختی و عذاب کرد و جالوت را بر آنان مسلط ساخت تا زمانی که از پیامبر خود درخواست کردند از خداوند فرماندهی بر ایشان برانگیزد و عزت گذشته خود را بازیابند.