ماتریدی

معنی کلمه ماتریدی در لغت نامه دهخدا

ماتریدی. [ ت ُ ] ( اِخ ) ابومنصور محمدبن محمدبن محمود ماتریدی. وفات او در 333 هجری قمری است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). دانشمند بسیار معروف حنفی مؤلف «کتاب التوحید» و «کتاب المقامات » و «کتاب رد اهل الادلة» و «کتاب بیان اوهام المعتزله » و «تأویلات القرآن » و «رد الاصول الخمسة لابی محمد الباهلی » و «ردالامامة لبعض الروافض » و «الرد علی القرامطة» و «مآخذالشرایع» و «الحبل فی اصول الفقه » و «شرح الفقه الاکبر امام ابی حنیفة النعمان » و میان وی و ابوالقاسم سمرقندی درباره اختلاف میان اهل سنت و معتزلیان و کرامیان در سمرقند مناظره بوده است. ( از تعلیقات تاریخ بیهقی چ سعید نفیسی ج 2 ص 964 ). رجوع به تاریخ بیهقی چ سعید نفیسی ج 2 و کتاب القند فی تاریخ سمرقند نجم الدین ابوحفص عمربن محمد نسفی و کتاب ترکستان پیش از دوره استیلای مغول تألیف بارتولد و لباب الالباب شود.

جملاتی از کاربرد کلمه ماتریدی

ابوالمعین نسفی از افراد برجسته «کلام» علم عقیده بود و نقش مهمی در گسترش تعالیم ماتریدیه که توسط ابومنصور ماتریدی تأسیس شد، داشت.
ابوالمعین النسفی (ازبکی: Абул-Муин ан-Насафи Абул - ; عربی: أبو المعین النسفی) پس از امام ابومنصور ماتریدی (متوفی ۳۳۳ هجری قمری) مهمترین متکلم حنفی آسیای مرکزی در مکتب ماتریدی اسلام سنی به‌شمار می‌رفت و شرح نسبتاً مفصلی از پیشینیان آسیای مرکزی ماتریدی ارائه کرد.