لوکان

لوکان

معنی کلمه لوکان در لغت نامه دهخدا

لوکان. ( نف ) آنکه به زانو و دست راه رونده باشد. ( غیاث ).

معنی کلمه لوکان در فرهنگ عمید

۱. آن که بر روی چهار دست و پا راه برود.
۲. ستوری که بد راه برود.

معنی کلمه لوکان در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه بزانو و دست راه رود .

معنی کلمه لوکان در دانشنامه عمومی

شهر لوکان ( به انگلیسی: Lucan ) با جمعیت ۳۸٫۷۸۶ نفر در شهرستان دوبلین در کشور جمهوری ایرلند واقع شده است.

معنی کلمه لوکان در دانشنامه آزاد فارسی

لوکان (۳۹ـ۶۵م)(Lucan)
(نام اصلی: مارکوس آنایوس لوکانوس) شاعر لاتینی، زادۀ کوردووا (قرطبه) در اسپانیا. برادرزادۀ نویسندۀ معروف، سِنِکا، و محبوب امپراتور نرون بود. اما بعدها اشعار او رشک امپراتور را برانگیخت. سپس به توطئۀ جمهوری خواهان پیوست و با شکست این جریان خودکشی کرد. شعر حماسی او با نام فارسالیا در دَه دفتر (که آخری ناقص است)، به جنگ های داخلی سِزار و پومپی (۴۸ـ۴۹پ م) می پردازد. این اثر در قرون وسطا و دورۀ رنسانس اثرگذار بود.

جملاتی از کاربرد کلمه لوکان

روی همچو لوکان سر در هوا کف از لب فشانی بگو تا کجا
لوان ما بین قربنها لهم لفدوا لوکان تفیع سیف الله بالبدل
در مال است و درجه بزرگترین آن است که حق وی را تقدیم کند و ایثار کند، چنان که در حق انصار آمده است، « ویوثرون علی انفسهم و لوکان بهم خساصه » دوم آن که وی را همچون خویشتن دارد و مال میان خویش و وی مشترک دارد. و درجه بازپسین آن است که او را چون غلام و خادم خویش داند، آن که از وی فزون آید در کار و حاجت وی کند بی آن که ورا بباید خواست، چون خواست و به گفتار حاجت افکند، این از درجه دوستی بیرون شد که اندیشه و تیمار وی از دل وی برخاست. این صجبت عادتی باشد که آن را قدری نباشد.
دوازدهم ایثارست باید که دروی ایثار باشد تا مصالح مرید را بر مصالح خویش ترجیح نهد و حظ خویش بر وی ایثار کند «ویوثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصه».