للگی

معنی کلمه للگی در لغت نامه دهخدا

للگی. [ ل َ ل َ / ل ِ ] ( حامص ) شغل لَلَه. عمل لله.

معنی کلمه للگی در فرهنگ عمید

لـله بودن، شغل و عمل لـله.

معنی کلمه للگی در فرهنگ فارسی

۱ - عکل و شغل لله لله بودن : و آن حضرت بدست مرشد قلی خان در آمد به مشهد مقدی تشریف آورده اند . للگی مرشد قلی خان و در میانه استاجلو بودن مکروه خاطر شریفش بود .

جملاتی از کاربرد کلمه للگی

امیر اصلان‌بیگ افشار از امرای قزلباش طایفه افشار بود. وی در درگیری‌های جانشینی شاه طهماسب یکم که مابین حیدر میرزا و اسماعیل میرزا (شاه اسماعیل دوم) در سال ۱۵۷۶ روی داد، از هواداران سرسخت اسماعیل‌میرزا بود. وی للگی احمدمیرزا (نهمین پسر شاه تهماسب یکم) را نیز بر عهده داشت.
امیرسلیمان خان قاجار قوانلو از خوانین قاجار در دوران آقامحمدخان و اوایل فتحعلی‌شاه بود. او للگی ولیعهد فتحعلی‌شاه، عباس میرزا را بر عهده داشت.