لغیر

معنی کلمه لغیر در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
غیر (۱۵۴ بار)ل (۳۸۴۲ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه لغیر

و عن انس قال: قال النبی (ص): «انّها ستکون فی بعدی ائمة فسقة یصلون الصلاة لغیر وقتها فاذا کان ذلک فصلوا الصلاة لوقتها و اجعلوا الصلاة معهم نافلة.
فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا ای تکبّروا عن الاجابة الی ما تدعو هم الیه و لم یترکوا السجود لغیر اللَّه، فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یعنی الملائکة یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ ای یسبّحون و یمجّدون و یکبّرون و یهلّلون دائما و کلّها تسبیح. و قیل: یصلّون، وَ هُمْ لا یَسْأَمُونَ ای لا تلحقهم سآمة و لا ملالة من التسبیح فانّ التسبیح منهم کالتنفّس من الناس. اختلفوا فی موضع السجود، اعنی سجود التلاوة من هاتین الآیتین، فقال ابن عباس: اسجد بالآیة الآخرة. و کان عبد الرحمن السلمی و مجاهد یسجدان بالاولی.
و یقال: فلان لغیر رشدة، اذا کان ولد الزنا. و قوله: وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ ای بصواب.
زَوَّجْناکَها لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ ای اثم، فِی أَزْواجِ أَدْعِیائِهِمْ جمع الدّعی و هو اسم لمن یدعی لغیر ابیه فیدعی لمن یدعیه، یقول تعالی: زَوَّجْناکَها زینب و هی امرأة زید الّذی تبنّیته لیعلم انّ زوجة المتبنّی حلال للمتبنّی و ان کان قد دخل بها المتبنّی بخلاف امرأة ابن الصلب لا تحلّ للاب.
وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ این هم تفسیر کلمه سَواءٍ است، یعنی که هیچ کس از ما کسی را بخدایی نگیرد، و خدای نخواند، نه اهل تورات عزیر را و نه اهل انجیل، عیسی را. و نه کس باطل از مبطل بپذیرد. و گفته‌اند: در معنی لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ ای لا نطیع فی معصیة اللَّه احدا، یعنی در معصیت خدا هیچ کس را فرمان نبریم، که هر که در معصیت خدا مخلوقی را فرمان برد همچنانست که جز خدای را کسی را سجده برد و او را بخدایی گرفت. مصطفی (ص) گفت: «من اطاع مخلوقا فکأنّما سجد سجدة لغیر اللَّه».
ما ان الین لغیر الحق اسئله حتی یلین لضرس الماضغ الحجر
به داود وحی آمد که: یاد اود، انّ اودّ الاودّاء الیّ، من عبدنی لغیر نوال و لکن لیعطی الربوبیة حقها. یاد اود من اظلم ممن عبدنی لجنة او نار، لو لم اخلق جنة و نارا لم اکن اهلا ان اطاع؟. و مر عیسی علیه السّلام بطائفة من العباد قد نحلوا و قالوا نخاف النار و نرجوا الجنة، فقال مخلوقا خفتم و مخلوقا رجوتم، و مر بقوم آخر، کذلک فقالوا نعبده حبّا له و تعظیما لجلاله، فقال انتم اولیاء اللَّه حقا، معکم امرت ان اقیم.