لعنهم

معنی کلمه لعنهم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَعَنَهُمُ: آنان را لعنت کرد (کلمه لعن به معنای دور کردن ملعون از رحمت است )
ریشه کلمه:
لعن (۴۱ بار)هم (۳۸۹۶ بار)
راندن و دور کردن. «لَعَنَهُ لَعْناً: طَرَدَهُ وَ اَبْعَدَهُ عَنِ الْخَیْرِ» در مفردات گفته: لعن به معنی طرد و دور کردن از روی غضب است. آن از خدا در آخرت عذاب و در دنیا انقطاع از قبول رحمت و توفیق خداست و از انسان نفرین است نسبت به غیر. . بلکه خدا آنها را در اثر کفرشان از رحمت خویش دور کرده است . . یعنی لاعنون از خدا خواهند که کتمان کنندگان آیات را از رحمت خویش دور کند. . لعنت در اینجا به معنی عذاب است. اصناف زیر در قرآن کریم مورد لعنت اند: 1- کفار به طور مطلق. . 2- منافقان. . ایضاً . 3- ابلیس. . . 4- آنانکه خدا و رسول را اذیت می‏کنند: . 5- اهل فساد و قاطعان رحم: . با ملاحظه آیه ماقبل روشن می‏شود که مراد از «تَوَلَّیْتُمْ» اعراض از حق و جهاد است نه به معنی حکومت. 6- آنانکه آیات خدا و راههای هدایت را کتمان کرده و مخفی می‏دارند. .اینان در کتمان حق هم به خدا خیانت کرده‏اند و همه به مردم. لذا خدا به آنها لعنت کرده و مردم از خدا به آنها لعنت می‏خواهند. 7- ستمکاران: . . ظاهراً منظور ستمکاران کفار است رجوع شود به صدر هر دو آیه ایضاً آیه . 8- شجره ملعنونه. . مراد از شجره ملعونه بنابر تحقیقی که در «رأی» گذشت بنی امیه است. 9- آنانکه به زنان پاکدامن نسبت زنا بدهند. . لعان لعان و ملاعنه آن است که مردی به زنش نسبت زنا بدهد و شاهد نداشته باشد باید چهار دفعه بگوید: خدا را شاهد می‏گیرم که در این نسبت راستگو هستم، در دفعه پنجم می‏گوید: اگر دروغگو باشد لعنت خدا بر اوست. پس از آن زن چهار مرتبه می‏گوید: خدا را شاهد می‏گیرم که او دروغ می‏گوید، مرتبه پنجم می‏گوید: غضب خدا بر او اگر مرد راست می‏گوید. در اینصورت به یکدیگر حرام ابدی می‏شوند، این مطلب در آیات 6 تا 9 سوره نور ذکر شده است، لعان میان عویمر بن ساعده و زنش که به وی نسبت زنا داده بود به وسیله رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» برای اولین بار واقع گردید بنابر آنچه از تفسیر قمی نقل شده است. به نقل مجمع: آن میان هلال بن امیه و زنش واقع شد. ایضاً در نفی ولد لعان جاری است و آن این است که کسی بگوید: این بچه از من نیست و زن آن را از زنا زائیده است.

جملاتی از کاربرد کلمه لعنهم

و قیل: لانّهم علی وجل من ان ینزّل اللَّه فیهم امرا یهتک استارهم و یبیح دماءهم و اموالهم. و قیل: لا ثقة لهم باللّه و لا قوّة لهم فی دین اللَّه. و لیس کذلک المؤمن لانّه قویّ القلب باللّه، شجاع السرّ ثمّ قال: هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ای توقّ کیدهم و لا تأمن معرّتهم و لا تثق بهم فانّهم اعداؤک فی السّر. قاتَلَهُمُ اللَّهُ ای لعنهم اللَّه.