لعلکم

معنی کلمه لعلکم در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَعَلَّکُمْ: انتظار می رود که شما - امید است که شما-گویا شما (البته امید و آرزو از ناحیه خدای تعالی واجب الوقوع است ،یعنی هر چه را خدا در بارهاش امیدوار شود ،آن خواهد شد. پس جملاتی که با لَعَلَّ شروع می شود و گوینده اش خدایتعالی است وقوعش حتمی است )
معنی مُحْکَمَاتٌ: محکمها (محکمات آیاتی از قرآن هستند که درک مقصود آنها نیاز به آیات دیگر ندارد و لذا مستقلاً می توان به آن آیه عمل نمود اما متشابهات آیاتی هستند که درک مقصود اصلی آنها تنها با جمع نمودن آن با آیات دیگر وکمک گرفتن از "راسخون فی العلم" که همان پیامبر صلی...
ریشه کلمه:
کم (۲۲۹۱ بار)لعل (۱۲۹ بار)
از حروف شبیه به فعل و مشهور آن است که به اسم نصب و بخبرش رفع می‏دهد مثل . فراء و تابعانش عقیده دارند که آن به اسم و خبر نصب می‏دهد. سیرافی گوید: آن در نزد بنی عقیل حرف جر زاید آید. برای آن سه معنی نقل کرده‏اند اول ترجّی و امید. بعضی آن را توقع گفته‏اند که شامل امید به رسیدن محبوب و ترس از وقوع مکروه است. دوم: تعلیل که جمعی ازجمله اخفش و کسائی آن را حتمی دانسته‏اند. سوم استفهام که نحاة کوفه گفته‏اند. لعلّ اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است، چون انسان از آینده باخبر نیست می‏تواند هر جا لعل بکار برد ولی استعمال آن در کلام خدا که دانای غیب و آشکار است چه معنی دارد؟ به عبارت دیگر، خدا فرموده .با آنکه می‏دانست رسول خدا «صلی الله علیه وآله» خودش را برای عدم ایمان مردم خواهد کشت یا نه؟ در جواب این سوال چند قول و وجه هست اول :لعل در اینگونه موارد برای تعلیل است . یعنی بدان علت عفو کردیم که شکر کنید ابوالبقاء در کلیات گفته: هر لعل در قرآن به معنی تعلیل است مگر . که به معنی تشبیه است (اقرب)ولی اثبات این کلیت مشکل است مثلا در آیه «لَعَلَّکَ باخِعٌ» که گذشت تعلیل معنی ندارد. راغب گوید: به قول بعضی مفسرین لَعَلَّ از خدا در جای واجب العمل است و در بسیاری از مواضع آن را به «کَیْ» تفسیر کرده‏اند. دوم لعل گاهی برای امید و توقع گوینده است مثل . و گاهی برای اطماع و امیدوار کردن مخاطب مثل . یعنی امیدوار باشید که متذکر شود یا بترسد و هرگاه در کلام خدا واقع شود برای ایجاد امید در مخاطب است. سوم: امید مقامی نه متکلمی. در آیه . امید و ترجی در اینجا با خدا قائم نیست بلکه با مقام قائم است یعنی اگر کسی دراین مقام باشد و ناراحتی تو را از اینکه مردم ایمان نمی‏آورند ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند. به نظر نگارنده قول سوم از همه بهتر و دقیقتر است واللَّه العالم.

جملاتی از کاربرد کلمه لعلکم

اما در اظهار آن شرر از سنگ بآهن حاجت آمد آهن کلمه «لااله الا الله» را بفرستادند که «امرت ان قاتل الناس حتی یقولوا لا اله الا الله». فرمودند که بتصرف «و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون» چندان این کلمه آهن صفت را بر سنگ دل زنید که شرر آتش عشق که در هر دو تعبیه است بظهور پیوندد.
و سبب دیگر آن است که این کبر مانع بود از آن که حق قبول کند از دیگران تا قومی که بدین صفت باشند اندر مسائل دین مناظره همی کنند. چون حق پیدا شود بر زبان یکی آن دیگران را کبر بر آن دارد که انکار کنند و قبول نکند و این اخلاق منافقان است و آن کافران، چنان که گفتند، «لا تسمعوا الهذا القرآن و الغوا فیه لعلکم تغلبون» و چنان که گفت، «و اذا قیل له اتق الله الغره بالاثم چون وی را گویند که از خدای بترس، بزرگ خویشتنی و عزت بدان دارد وی را که بر معصیت اصرار کند.
«یا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا» ای اطلبوا یوسف بجمیع حواسکم بالبصر لعلکم تبصرونه، و بالاذن لعلّکم تسمعون ذکره، و بالشّم لعلّکم تجدون ریحه، روید ای پسران من یوسف را بجوئید، و خبر و نشان وی بپرسید، و از روح خدا نومید مباشید، محنت بغایت رسید، بوی فرج می‌آید، کارد باستخوان رسید، وقتست اگر می‌بخشاید.