لشکردار

معنی کلمه لشکردار در لغت نامه دهخدا

لشکردار. [ ل َ ک َ ] ( نف مرکب ) دارنده لشکر. سرلشکر : کارهای مملکت به مردان کار و لشکر و لشکردار راست آید. ( مرزبان نامه ).

معنی کلمه لشکردار در فرهنگ عمید

دارندۀ لشکر، نگهدار لشکر.

معنی کلمه لشکردار در فرهنگ فارسی

( صفت ) فرمانده لشکر نگهدارلشکر : کارهای مملکت بمردان کار و لشکر و لشکردار راست آید .

جملاتی از کاربرد کلمه لشکردار

شاهِ ملک‌افروزِ لشکردار در عالم تویی کارهای ملک و لشکر را تودانی پرورید
رزم سلطان بود یا ناورد لشکردار بود خصم را شایستی ار سودای کین در سر بود