لبیک زدن

معنی کلمه لبیک زدن در لغت نامه دهخدا

لبیک زدن. [ ل َب ْ ب َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) لبیک گفتن. جواب دادن. ( آنندراج ). رجوع به لبیک شود :
آمده سوی مکه از عرفات
زده لبیک عمره از تعظیم.ناصرخسرو.گفت نی ، گفتمش زدی لبیک
از سر علم و از سر تعظیم.ناصرخسرو.می در دن ای شگفتی لبیکها زند
چون وقت می گرفتن گویند نام می.مسعودسعد.خسرو سیارگان لبیک زد چون قدر تو
حلقه گردون گرفت و بانگ درزد کای غلام.کمال اسماعیل.

معنی کلمه لبیک زدن در فرهنگ فارسی

لبیک گفتن . جواب دادن

جملاتی از کاربرد کلمه لبیک زدن

و چون لبیک زدن گیرد، بداند که این جواب ندای خدای تعالی است و روز قیامت همچنین ندا به وی خواهد رسید از آن هول بیندیشد و باید که به خطر این مستغرق باشد.