لب روزی

معنی کلمه لب روزی در لغت نامه دهخدا

لب روزی. [ ل َ ] ( ص مرکب ) کم روزی. گنجشک روزی. کردی خوردی. آش بقازنه ( به ترکی ) :
هرگز نبدم لب تو یارب روزی
یابنده تو نیست مگر لب روزی.یبغو.

معنی کلمه لب روزی در فرهنگ فارسی

آنکه رزقش اندک باشد کم روزی : هرگز نبدم لب تو یارب روزی یابند. تو نیست مگر لب دوزی . ( یبغو لغ. )

جملاتی از کاربرد کلمه لب روزی

نی لب روزی به خنده خواهم بگشاد نه چشم شبی زگریه خواهم در بست
جانی ز قدم رسیده تا لب روزی به ستم رسیده تا شب