لای کش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کنایه از شرابخوار است. ( آنندراج ) : بهار گشت و هوامژده شراب رساند زمین میکده را لای کش به آب رساند.دانش ( از آنندراج ).
معنی کلمه لای کش در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- دردی کش . ۲- شرابخوار : بهار گشت و هوا مژد. شراب رساند زمین میکده رالای کش باب رساند . ( دانش آنند . لغ. )
جملاتی از کاربرد کلمه لای کش
از لای کش احوال دل خستهٔ او پرس چون رنگ طبیعی پرد از روی خزینه
چرا جام محبت نشکند عهد لب مستان؟ که آمد لای کش دیوانه میخانه پیمایی