لاهو

معنی کلمه لاهو در لغت نامه دهخدا

لاهو. ( اِخ )نام ناحیتی به کلارستاق. ( مازندران و استراباد رابینو ص 108 بخش انگلیسی ). دهی از دهستان کلاردشت ، شهرستان نوشهر. واقع در دو هزارگزی خاوری حسن کیف. کنار راه حسن کیف به مرزن آباد. کوهستانی. سردسیر. دارای 1140 تن سکنه ( عده کمی از ایل خواجو هستند ). آب آن از چشمه و نهر منشعب از سرداب رود. محصول آن غلات و ارزن و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیه زغال چوب. صنایع دستی زنان بافتن قالی و جاجیم و شال است. و دبستانی بدانجا باشد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

معنی کلمه لاهو در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کلاردشت شهرستان نوشهر ( مازندران ) در ۲ کیلومتری خاور حسن کیف کوهستانی و سردسیر ۱۱۴٠ تن سکنه کشاورزی گله داری و جاجیم بافی .
نام ناحیتی به کلارستاق

جملاتی از کاربرد کلمه لاهو

از ورای خرد سخن زو گو وردت این بس که لاهو الّا هو