لالان

معنی کلمه لالان در لغت نامه دهخدا

لالان. ( اِخ ) نام دهی جزء دهستان رودبار قصران. بخش افجه شهرستان تهران در 28 هزارگزی شمال باختری گلندوک و هشت هزارگزی خاوری راه شمشک به تهران. دارای 911 تن سکنه. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ). ( تلفظ محلی لالون است. رجوع به لالون شود ).
لالان. ( اِخ ) نام دهی از دهستان کنار رودخانه شهرستان گلپایگان واقع در 12 هزارگزی شمال گلپایگان. کنار راه مال رو کیدر به دره باغ. دارای 114 تن سکنه شیعه. فارسی و لری زبان. محصول غلات و لبنیات و تریاک و پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالروست. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

معنی کلمه لالان در فرهنگ فارسی

نام دهی از دهستان کنار رودخانه شهرستان گلپایگان

معنی کلمه لالان در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:لالون

جملاتی از کاربرد کلمه لالان

نی گفت سر نالهٔ من آن داند در عشق که او زبان لالان داند
گر خوانمت از سینهٔ سوزان شنوی ور دم نزنم زبانِ لالان دانی
خدایا الفتی ده، با دل آزرده، لالان را مکن سوهان روحم، صحبت صاحب کمالان را
چون به بازار جوان مردان رسم در صف لالان دکان خواهم گزید