لاشریک
معنی کلمه لاشریک در فرهنگ فارسی
بی انباز
جملاتی از کاربرد کلمه لاشریک
جهان در خورد استعداد حکمی در نظر دارد تو هم فرمان به ملک لاشریک خویش راهی کن
«شهد الله» گواه معرفتش «وحده لاشریک له» صفتش
روی خود را مگو شریک مه است در نکویی که لاشریک له است
ای موحد از آن بگردان روی وحده لاشریک له میگوی
وحده لاشریک له خواهی خوش بشو گوش و بشنو اینگفتار
تونه ای مرد خدای لاشریک خویشتن را با خدا کردی شریک
او همیرفت و خلق در عقبش وحده لاشریک له میگفت
کفر و دین هر دو در رهت پویان وحده لاشریک له گویان
وحده لاشریک له می گو کاین سخن از روایتی دگر است
نغمهٔ بلبلان ره شنوی «وحده لاشریک له» شنوی