لازال

معنی کلمه لازال در لغت نامه دهخدا

لازال. [ ل َ ] ( ع فعل ) همیشه. و آن از افعال ناقصه است ، رافع اسم و ناصب خبر.
لازال. ( اِخ ) اَنتوان شارل لوئی ، کنت دو. نام بهترین ژنرال فرانسوی سپاه بناپارت. مولدمتز به سال 1775 و مقتول در واگرام به سال 1809م.
لازال. ( اِخ ) آلبر دو. روزنامه نویس فرانسوی. مولد مانس و وفات به پاریس ( 1833-1886 م. ). نبسه لازال مذکور فوق.
لازال. ( اِخ ) نام کرسی بخش در «گار» از ولایت ویگان بفرانسه. دارای 1480 تن سکنه.

معنی کلمه لازال در فرهنگ فارسی

آنتوان کنت دو ژنرال سواره نظام فرانسوی ( و . متز. ۱۷۷۵- مق.۱۸٠۹ م. ). وی بهترین ژنرال مقدمه الجیش آرتش های ناپلئون اول بود و در جنگ [ واگرام ] کشته شد .
نام کرسی بخش از ولایت ویگان بفرانسه

جملاتی از کاربرد کلمه لازال

بقاش خواهم و اندر بقا بر او لازال جهان به مهر چو بر طفل مهربان دایه
با طوق طاعتش سرگردنکشان خوش است لازال طوق طاعته مالک الرقاب
آورد گرد فتح و ظفر پیش چشم ما باد از رکاب عالی لازال عالیا