لاجیم

لاجیم

معنی کلمه لاجیم در لغت نامه دهخدا

لاجیم. ( اِخ ) نام محلی بسواد کوه و بدانجا کتیبه ای پهلوی باشد. دهی از دهستان کسلیان ، بخش سوادکوه شهرستان شاهی واقع در 13 هزارگزی خاوری زیرآب. دامنه ، مرطوب و مالاریائی. دارای 250 تن سکنه مازندرانی و فارسی زبان. آب آن از چشمه و رودخانه محلی. محصول برنج و غلات. شغل اهالی زراعت و گاوداری. صنایع دستی زنان ، شال و کرباس بافی ، راه آن مالرو است. برج و قلعه خرابه ای که در اوایل قرن پنجم هجری بنا شده در نزدیک این آبادی است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

معنی کلمه لاجیم در فرهنگ فارسی

محلی است در سواد کوه و در آنجا کتیبه ای بزبان پهلوی هست . خرابه های برج و قلعه ای نیز که در اوایل قرن ۵ ه . بنا شده در نزدیکی لاجیم دیده میشود .

معنی کلمه لاجیم در دانشنامه عمومی

لاجیم (سوادکوه). لاجیم، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان کسلیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳٩٠، جمعیت آن 1552 نفر ( 301خانوار ) بوده است. قدیمیترین اقوام آن قوم لشکر ( از لشکریان ویژه شاه مخلوع مدفون در برج لاجیم و ملوک الجبال ) و اردشیر ( که بخشی از ایشان در روستای آلاشت و سرخ آباد و قسمت های شمالی سوادکوه و البرز مرکزی سکنی گزیدند ) و قوم عزین، قوم مسلن و. . می باشند.
برج لاجیم، یکی از آثار تاریخی روستای لاجیم است که کاربری آرامگاهی دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه لاجیم

روستاهای امیرکلا،پیرنعیم ،سی پی و ولیلا و لاجیم در مجاورت روستای اتو واقع شده اند۔