قیطول

معنی کلمه قیطول در لغت نامه دهخدا

قیطول. [ ق َ ] ( اِ ) قلعه. حصار. ( فرهنگ فارسی معین ).
قیطول. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد، سکنه آن 150 تن. آب آن از هفت چشمه و رودخانه کفرآور. محصول آن غلات ، پنبه ، توتون و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. مردم این ده از طایفه مینشی هستند که در همان دهستان کفرآور تغییر محل میدهند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
قیطول. [ ق َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان ، این ده فعلاً مخروبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه قیطول در فرهنگ معین

(قَ یا ق ) (اِ. ) قلعه ، حصار.

معنی کلمه قیطول در فرهنگ فارسی

( اسم ) قلعه حصار .
دهی از دهستان بخش هرسین شهرستان کرمانشاه .

معنی کلمه قیطول در ویکی واژه

قلعه، حصار.

جملاتی از کاربرد کلمه قیطول

ملکشاهی گَچی: ۲۷- رسولوند ۲۸- باولگ ۲۹- خِیَرشَه ۳۰- کوکی ۳۱- دوقرصه ۳۲- قیطول ۳۳- خَلَف مهر ۳۴- قطره سیه ۳۵- سیرانه
فلک در ایل شوهان یکی از ایلات با سابقه استان ایلام در میان جمعیت مردمی می‌باشد. فلک دارای دو تیره حسنه و کزار و هم نژاد با طایفه قیطول که خانواده قیطاسی توشمالان ایل شوهان هستند. در حال حاضر حشمت قیطاسی نوه حاج یعقوب قیطاسی رئیس سابق ایل شوهان بزرگ ایل شوهان است که مدتی عضو شورای شهر ایلام نیز بود.